مرغ مینا2

تیرماه و خرداد ماه برای خیلی از عشقبازان فصل فعالیت زیاد است.علی الخصوص برای کسانی که علاقه مند به نگهداری جوجه پرندگان وحشی و رام کردن آنها هستند.الان خیلی ازپرنده دوستان جوجه های خود اعم از مرغ مینا،طرقه(جل)،کاسکوو... را خریده اند.

اما آن چیزی که من را بر آن داشت تا این مطلب را بنویسم مرغ مینایی بود که پارسال خریدم و با صرف وقت بسیار برای تربیتش و گرفتن جواب خوب،در آخر فرار کرد.

اما چند نکته راجع به مرغ مینا که شاید برای خیلی از پرندگان دیگر هم صادق باشد.

1-     همانطور که در پست قبلی مرغ مینا اشاره کردم بهترین موقع برای تربیت جوجه پرنده موقعیست که پرنده گرسنه است.مخصوصاً اول صبح.علی الخصوص در مورد مرغ مینا که پرنده ایست بسیار باهوش و  کمی کینه توز.برای همین بهتر است کوتاه کردن ناخن ها،چیدن بال ها و کارهای دیگری که ممکن است باعث دلگیری پرنده شود حتی المقدور توسط شخص دیگری انجام شود یا در صورتی که میخواهید خودتان این کار را انجام دهید حداقل در موقعی که گفته شد(یعنی اول صبح یا زمان هایی که پرنده گرسنه است)باشد تا بتوانید پس از آن با دادن غذای مورد علاقه پرنده،آن را آرام کنید.

2-     مرغ مینا پرنده ای است همه چیزخوار ولی از جمله غذا های مورد علاقه آن می توان به کرم خاکی،گوشت،قند و نان بعضی دیگر از غذا های شیرین و ماکارونی اشاره کرد که می توانید از آن برای تشویق پرنده استفاده کنید.

3-     مرغ مینای شما ممکن است روی دست شما بشیند و با شما در جاهای گوناگون مثل حیاط و کوچه و...بیاید یا حتی مثل مرغ مینای من خودش به داخل ایوان و حیاط برود آنجا آب بازی و حمام کند،آفتاب بگیرد و بعد برگردد.اما این را بدانید که مرغ مینا پرنده ایست با خلق و خوی اجتماعی ولی وحشی که اگر پرید و کمی از منزل دور شد توان برگشت ندارد.برای همین سعی کنید تا 3-2سال بال های پرنده را بچینید.2 شاه پر نوک بال را برای زیبایی بیشتر باقی بگذارید.بعد از چند سال خود به خود پرنده از جایی که در آن بزرگ شده به سختی بیرون می آید.سال گذشته مرغ مینای من در یک روز پاییزی بیرون رفت و...

4-     برای کوتاه کردن ناخن ها و نوک ها باید در جایی که نور به اندازه کافی وچود دارد،سر ناخن و نوک پرنده را تا مکانی که به رگ خونی درون آنها که در نور به صورت کامل معلوم است نرسد،گرفت.

۵- خیلی از افراد برای آموزش کلمات شبها را بهترین موقع می دانند.اما در کل تشویق پرنده از هرچیز دیگر موثرتر است.

در پناه حق پیروز و پاینده باشید

گلین

با سلام خدمت شما خوانندگان گرامی وبلاگ

امروز توفیق نصیب من شد تا برای شما خوانندگان گرامی مطلبی هرچند مختصر را عرضه دارم.

اول از همه عکسی از یکی از بهترین کبوترانی که داشته ام برای شما می گذارم

این عکس مربوط می شود به نر گلین کاکل که یکی اززیبا ترین و بهترین کبوتران من می باشد.این نر الان حدود 10 سال سن دارد و علی رقم جوجه کشی های مداوم هنوز نطفه دارد.مهمتر از همه کبوتری است اصیل و با ذات بسیار عالی قدیم به گونه ای که حتی با ماده های معمولی هم جوجه های خوبی می کند.

و بعد از آن هم عکسی یکی از شاهکارهای کبوتر بازی اصفهان.کلاغ دمگیر.کبوتری که پرهای ذغالی،چشمانی مشکی،نوک و پنجه های سیاه و پاهای تیره دارد(شفقی)،و از سیاهی چشمان را خیره می کند و به قولی رنگ کامل عشق است.این کبوتر حاصل چندین سال زحمت عشقبازان گذشته اصفهان است.

 

و در اینجا هم چند نکته برای کبوترپرانان و دم گیربازان.البته در اینجا ذکر این نکته ضروری میدانم که بیشتر مطالب وبلاگ که برای کبوتر نوشته شده با توجه به تجربیات اینجانب که بیشتر در رابطه با نژاد دمگیر بوده نوشته شده است و برای کبوتران دیگر مخصوصاً کبوتران پرشی مطالب مختصر است و از همین جا از استادان کبوتران بلندپرواز و تهرانی بازها اگر قصوری در مطالب بوده عذر خواهی می کنم. ، این را هم اضافه کنم که هر کدام از این نکات حاصل تجربه چند ساله بنده حقیر و دیگر عشقبازان است وشاید برای هر کدام از آنها ضرر و تاوان های زیادی داده شده باشد که فقط قصد من از گفتن این مطالب بهبود کار دمگیرپرانان عزیز و حفظ نسل قدیمی و بهبود کبوتران دمگیر است :

 

 

1- دوبحر پرانان عزیز سعی کنند کبوتر دوبحر را در مکان های شهری و شلوغ نپرانند.کبوتر دوبحر باید در جاهای خلوت یا از روی طبق پرانده شوند.

2- جوجه دمگیرها را تا 2پری شدن فقظ بالا و پایین کنید.تا قبل از عقل رس شدن حتی المقدور جوجه ها را نپرانید.جوجه های نر و ماده را از هم جدا نگهداری کنید.برای فروش تا یکسالگی صبر کنید.قبل از کنار در رفتن یکدست بال و دم آنها را بکشید( به اصطلاح گرد یا کبک کنید) و بعد با هم جفت کنید.بعد از یکدم جوجه کشی آنها را بفروشید.(البته دمگیر با ذات  اعلی ، با یکهفته آفتاب خوردن تا آخر عمر جلد همانجا می ماند.)

 سعی کنید کبوتران با خصوصیات متفاوت را با هم جفت کنید تا جوجه های باهوش تری داشته باشید.کبوتر شوخ را با ظالم، تیز رو و مسافتی را با پابندی،بدون بازی را با بازی کن و... جفت کنید.

3- نشان دار بودن بوم نقش خوبی در بهتر جلد شدن کبوتر دارند.

هنگام جلد کردن جوجه ها و کبوتران دیگر،دانه های شیرین را به آنها بیشتر بدهید.

4- واکسیناسیون کبوتر را فراموش نکنید.

5- کبوتربازان عزیز علی الخصوص دمگیر پرانان برای زیاد کردن تعداد کبوتر از سله و پرنده فروشی ها استفاده نکنند.این حس طمع شماست.این را بدانید که از هر  یا 100 کبوتر موجود در سله شاید یکی از آنها کیفیت خوب یا متوسط بالا داشته باشد.اگر کبوتر خوب بود آن را که به سله نمی آورند.

6- بسیاری از دمگیر پرانان  نامی نسل کبوترانشان از یک جفت کبوتر اصیل بوده که به تدریج آن را اعلی کرده اند . برای داشتن کبوترانی خوب حتی می توانید 2 جفت کبوتر خوب با نقش و ویژگی های مورد نظر و دوست داشتنی خود را از شخصی مطمئن و با دیدن پرش و با ضمانت ذات تهیه کنید. هم می توانید جوجه های آن ها را با هم جفت کنید و هم با جفت کردن جوجه های  آنها با کبوتران بهتر، کیفیت و ذات کبوتران خود  را روز به روز بهبود ببخشید.نسلی را از نقشی خاص و دوست داشتنی خود به وجود بیاورید که آن را با اسم شما بشناسند.

کبوتر داری در تعداد بالا هم نیازمند تمکن مالی کافی است. انسان با داشتن یک جفت کبوتر هم می تواند لذت وجودی اصیل کبوتر را ببرد.

7- در روده پرندگان میکروارگانیسم ها و باکتری هایی وجود دارند که با مصرف بعضی از مواد سلولزی غذاهای موجود در روده بسیاری از ویتامین های ضروری  از جمله ویتامین های کا و بی را تامین می کند.مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها موجب از بین رفتن این باکتری ها و ضعیف تر شدن کبوتر می شود.در دراز مدت هم موجب از نطفه رفتن علی الخصوص در نر ها می شود.در هنگام مریضی کبوتر مهمترین نکته تقویت آنهاست سپس درمان.

7- سعی کنید با کبوتر داران ماهر،صادق و درستکار در رفت و آمد باشید که حتی المقدور به کبوتر به عنوان یک تفنن و تفریح می نگرند.

8-  در کبوتران دمگیری که از عزیزان یهودی( به اصطلاح اصفهانی ها جودها)تهیه می کنید حتما از جنسیت آنها از صاحبشان سوال کنید.کبوتران این قشر عزیز غالباً کبوترانی ظالم هستند تا حدی که وقتی جابجا می شوند این قدر غریبی می کنند و خودشان را می گیرندکه تشخیص جنسیت آنها بسیار سخت می شود.حتی تور دار ها هم در این کار اشتباه می کنند.رفقایی بوده اند حتی از کبوتربازان ماهر، که این کبوتران را به عنوان کبوتر ماده بردند و بعد 3-4 ماه کبوتر شروع به سریدن کرده.

9- همیشه این را بدانید که دست بالای دست زیاد است.فکر نکنید وقتی شما برای یک جفت جوجه جیر یک میلیون و صد(معامله ای که چندسال پیش رفیقم شاهد این معامله بود) پول می دهید بهترین کبوتر باز عالم شده اید.اشخاص نامی زیادی را می شناسم که بیشتر از 10هزار تومان برای کبوتر در عمرش پول نداده ولی الآن کبوترانش از جفتی 250هزار به بالا معامله می شوند"همیشه کبوترشناس خوبی باشید" .

و مهمتر از همه تا کبوتر دم گیر را امتحان نکردید دل خودتان را برایش صابون نزنید.

10-یکی از مهمترین نکات در کبوتر داری نحوه تغذیه کبوتر است.کبوتران وحشی مانند همه پرندگان آزاد در طبیعت با خوردن غذاهای گوناگون انواع مواد غذایی مورد نیاز خود اعم از آب و مواد معدنی ،ویتامین ها ،آمینو اسید ها،مواد قندی(مونوساکارید) واسید های چرب  را تامین می کنند.در اسارت هم  تغذیه باید به گونه ای باشد که تمام نیاز های پرنده تامین شود.برای داشتن کبوتران قوی و با بنیه خوب تغذیه مناسب علی الخصوص در هنگامی که هنوز جوجه ها در لانه اند نقش به سزایی ایفا می کند.

10/الف - سعی کنید در غذای کبوترانتان انواع دانه های را قرار دهید.

0 1/ب- سنگ ریزه جلوی کبوترانتان قرار دهید:

چینه دان پرندگان فقط محل نرم شدن دانه با آب و بزاق پرنده است.پس از آن غذا به معده پرنده رفته آنزیم های گوارشی و اسید معده به آنها اضافه شده سپس غذا به واسطه حرکات دودی(انقباض زنجیره ای ماهیچه های معده) به سنگدان هدایت شده و در آنجا بوسیله انقباضات سنگدان و سنگ های موجود در آن غذا نرم و خرد می شود.پس از آن در روده کور عمل اصلی جذب انجام می شود.هرچه غذا در سنگدان بیشتر خرد شده باشد مواد آن راحتتر و بیشتر در روده کور جذب می شوند پس سنگدان با سنگریزه هایش از اصلی ترین قسمت های دستگاه گوارش است.سنگهای سنگدان پس از مدتی دفع می شوند و سنگ های جدیدی جایگزین آن می شود.

10/پ-گاهگاهی به آنها سبزیجات خرد کرده، دانه انار،و تکه میوه های خشک شده بدهید

1/د-یکی از بهترین و مورد نیاز ترین مکمل ها برای کبوتر مولتی ویتامین+آمینو اسید می باشد.آمینو اسید ها واحد سازنده (مونومر)پروتئین ها هستند که بعد از آب در بدن پرندگان بیشترین مقدار را دارند.در هنگام جوجه کشی، تولک و پرریزی،نطفه سازی برای کبوتران از نطفه رفته،تکمیل پرها مصرف آنها ضروری است.

.در هنگام مصرف آنها باید دقت کرد دز مصرف که روی برشور یا پاکت نوشته شده است رعایت شود.به نظر بنده مقدار آن باید طوری باشد که آب بو نگیرد. 3یا4بار در ماه به مدت 3 روز هنگام جوجه کشی و  در مواقع دیگر ماهی 2 بار مناسب می باشد.باید دقت شود که پودر ها به خوبی و یکنواخت در آب حل شود و آب از تابش نور آفتاب دور نگه داشته شود.

10/ت-یکی از مواد بسیار مفید برای پرندگان دانه های جوانه زده اند(در اصطلاح دان شیرین).دانه ها باید پس از جوانه زدن در آب هنگامی که هنوز جوانه ها سفید هستند در آفتاب قرار داده شده و خشک شوند.دانه ها پس از جوانه زنی  دارای رشته های پلی پپتیدی پروتئین و بعضی از ویتامین ها هستند که در دانه معمولی وجود ندارند.

1/ث-همیشه سعی کنید در جیره غذایی کبوترانتان نان خشک قرار دهید.دقت کنید نان خشک ها کپک زده نباشند و جوش شیرین در آن ها استفاده نشده باشد.نان خشک باید به اندازه ای کوبیده شود که گلوی کبوتر را زخم نکند

 

در پناه حق

 

ک ب و ت ر ب ا ز ی

 

با سلام خدمت شما خوانندگان وبلاگ.امیدوارم به دیر آمدنم عادت کرده باشید.گرچه وبلاگ ما در مقابل دیگر وبلاگ های دوستان دوستدار محیط زیست هیچ است.

این مطلب را مدت ها بود که قصد نوشتنش را داشتم و در ذهن می پروراندم.می خواستم مطلبی راجع به جامعه کبوتربازان بنویسم.البته شاید شامل خیلی از پرنده باز ها باشد نه تنها کبوتر بازان وشاید هم شامل خیلی انسان های دیگر...

اول از همه رفع ابهام کنم و بگویم که در هر صنفی،هرجایی،هر زمانی خوب و بد وجود دارد و راه گریزی از آن نیست.ولی مقصود ما جامعه کبوتربازان است.خودم هم با نام کبوتربازی موافق نیستم ولی این نام در جامعه مرسوم است مثل خیلی از نام های دیگر که باز دارند!؟راستی چرا باز های دیگر اینقدر بدنام نیستند مثل: قوشباز،...

اما حالا بیایید رو دربایستی را کنار بگذاریم.مقصودم شما کبوترباز عزیز هستید.بسیار مختصر مینویسم:

شاید سری به سله ها و تورهای پرنده فروشی زده اید.همه جور سله ای داریم.اما بسیاری از سله ها پاتوقی هستند برای افراد لاابالی و بی سروپا.شما میتوانید در بازارهای پرنده فروشی مثل مولوی سابق هرنوع معتادی را پیدا کنید.از معتاد به مواد مخدر گرفته تا حداقل مواد اکلی که خود این مواد هم در آنجا پیدا می شوند.خود پرنده فروش ها هم که غالباً افرادی طماعند که فقط به فکر پولی هستند که از پرنده بدست می آورند.برای پول بیشتر حتی 500تا تک تومنی هم که شده چه دروغ هایی که نمی گویند خدا نکند فرد ناواردی نصیبشان شود.تازه این ها گل سرسبدشانند.خیلی هاشان دارند طبیعت کشور را نابود میکنند.چه پرنده های نادر شکاری که پیش این پرنده فروش ها تلف می شوند...

اما خود کبوتربازان هم همه قشری دارند؛فقیر و غنی،بافرهنگ و بی فرهنگ ، تحصیل کرده و کم سواد...اما متاسفانه قشر غالب آنان افرادی هستند با درآمد ،فرهنگ و تحصیلات کم.بسیاری از آنان را می شناسم که سن زیادی دارند و هنوز ازدواج نکرده اند و تنها با چند کبوتر و منقل و بساطشان زندگی را سر می کنند.خیلی از آنان هم که زن و بچه دارند،خرج کبوترانشان از خرج خانوادشان زیادتر است.خرج 400-500 تا کبوتر را می دهد اما خانواده اش زندگی اسف باری دارند.

اما از این هم غافل نشویم کبوتربازانی بودند و هستند، بزرگ و خوشنام با فرهنگ،اخلاق متعالی وکمالات که کبوتربازی فقط یکی از بهترین سرگرمی ها و تفنن هاشان بوده.همین.

کاش کبوتربازان ما به کبوتر به عنوان یک حیوان پاک و بی گناه و به کبوتربازی به عنوان یک تفنن و سرگرمی نگاه کنند.سعی کنند از خال و نقشی که دوست دارند نگهداری کنند و روزبه روز در بهبود نژاد کبوتری که دوست دارند بکوشند.هیچ گاه فراموش نکنند که اشرف مخلوقاتند و خلیفة الله،جانشین خدا روی زمین.پس باید شرافتمند باشند و خدایی.باید با کبوترانشان دلشان را هم به آسمان پرواز دهند.باید مثل کبوترانشان عاشق باشند،عاشق همسر و آشیانشان.اگر چنین بودند عشقبازند.باید بتوانند وقتی کبوترشان را می پرانند تمام وجودشان را هم کبوتر کنند و پرواز دهند...

یادمان باشد کبوتربازی خوشنام نمی شود مگر با خوشنامی خود کبوتر بازان

 

 

سهره

سهره یکی از پرنده هایی است که به وفور در اغلب نقاط کشور پیدا می شود.سهره انواع مختلفی دارد همچون سهره معمولی،سهره سر سیاه ،سهره کوهی و... که سهره های معمولی از همه معروفترند.

سهره های معمولی که در پرنده فروشی ها فروخته می شوند سهره های وحشی صید شده اند.سهره ها هم در فصل زمستان و هم در اواخر بهار صید می شوند که صید آخر بهار مربوط به جوجه سهره هاست.صید زمستانه اغلب در مناطق سرد سیر (مثل کردستان  که بیشترین صید در آنجا صورت می گیرد) و در هنگامی که برف زیاد باریده و غذا کم شده است انجام می شود.برای همین در دی ماه تا اواسط بهمن سهره به صورت خیلی زیاد در پرنده فروشی ها به چشم می خورد ولی کم کم با گرم تر شدن هوا صید قطع می شود و سهره ها در پرنده فروشی ها کمتر می شوند و قیمت آنها بالاتر می رود.

در منزل فقط باید از سهره نر نگهداری کرد و طرز شناسایی آنها هم از رنگ قرمز دور چشم آنها امکان پذیر است به طوری که سهره نر رنگ قرمز از بالا تا پشت چشم ها آمده و سپس قطع می شود و کمی تیره رنگ تر است ولی در سهره ماه رنگ قرمز تا حدود وسط چشم بیشتر پیشروی نمی کند.نشانه دیگر سبیل پرنده است به طوری که در نر ها سبیل تیره تر از ماده ها و تقریباً سیاه است ولی در ماد ها سبیل بور یا کمی تیره تر است که این نشانه را در جوجه ها هم  می توان دید ولی رنگ دور چشم فقط مربوط به بالغین است.

برای نگهداری سهره در منزل شما باید سهره را در قفس های کوچک نگهداری کنید تا سهره زودتر رام شود.قفس های مخصوص سهره در بازار به وفور یافت می شود.برای جیره غذایی سهره باید در اوایل خرید که سهره هنوز وحشی است از شاهدانه استفاده کرد ولی بعد از گذشت یکی دو ماه باید کم کم شاهدانه قطع شود و در عوض تخم کتان و کمی تخم کاهو جای آن را  بگیرد طوری که فقط چند دانه شاهدانه بیشتر در ظرف غذا نباشد.فقط باید دقت داشت که این عمل به آرامی و به ندرت انجام شود چون سهره در صورت لاغر شدن دیگر به حالت اول باز نمی گردد و از بین می رود.بعد از مدتی تخم کاهو را نیز باید کمتر کرد.تخم کتان باعث آرامتر شدن سهره و شاهدانه باعث مست شدن و گیج شدن بیشتر سهره می شود.البته برای تأمین نیاز ها باید بصورت مقطعی از دانه های دیگر مثل از جمله کاشفه و ارزن نیز استفاده شود.سهره را باید در جای پر رفت و آمد نگهداری کرد تا کم کم رامتر شده و سپس آن را در بین قفس های قناری های نر نگهداری کرد تا زودتر به آواز خواندن بیفتد.

سهره قابلیت تلقیح با قناری را دارد که این نشان از نیای مشترک آنهاست.جوجه حاصل سهره-قناریست که در صورت نر بودن قابلیت آواز و چهچهه بالایی دارد.برای گرفتن سهره قناری مطلبی را که از وبلاگ پربار قناری علیرضا خسروانی بود درج کردم اما چند نکته بود که لازم است به آن اشاره کنم.اول اینکه قفسی که سهره نر و قناری ماده را در آن با هم جفت کردید حتماً باید در جایی باشد که صدای قناری های نر دیگر به به صورت رسا به آن برسد مثلا می توانید آن را در بالای قفس های دیگر بگذارید چون خیلی از مواقع ماده با شنیدن صدای قناری های نر دیگر می خوابد و سهره آن را جفت می زند. دوم آنکه شما برای بهتر نتیجه گرفتن می توانید چند جوجه سهره بهاره تهیه کنید و آنها را در بین قناری های نر بزرگ کنید تا لحن قناری را یاد بگیرند و هم رامتر شوند.سوم برای جفت انداختن سهره قناری سهره دوساله و یا حتی بعضی یک ساله هاهم مناسبند چون سهره های پیر خیلی از مواقع مورد توجه قناری های ماده قرار نمی گیرند.چهارم هم اینکه حتماً تخم های سهره قناری جدا و زیر قناری های حمال بگذارید.

موفق باشید

 

کبوتر

کبوتر های پرشی

یکی  ازمهمترین خصوصیت کبوتر های پرشی قابلیت تنفس بالای آنهاست.شش های یک کبوتر پرشی باید توانایی ذخیره و جذب اکسیژن بالایی داشته باشند، چون اغلب کبوتران پرشی دارای پرش های طولانی و در ارتفاع بالا هستند که تراکم اکسیژن کمتری دارد.کبوتر پرشی خوب باید بتواند از اکسیژن هوا خوب استفاده کند تا بتواند ATP ذخیره شده در بدن را سوزانده و انرژی مورد نیاز خود را آزاد کند تا دیر تر خسته شود.برای همین کبوتران پرشی خوب دارایی سینه هایی پهن برای جای دادن شش ها هستند.

مهمترین راه شناسایی کبوتر پرشی خوب امتحان کردن آن است.ولی اغلب کبوتر های پرشی در هنگام رها کردن از روی دست(رو دست کردن)تند ولی آرام و نرم بال می زنند.

کبوتر های تهرانی که از بهترین کبوترهای ایرانند دارای نوک و پنجه هایی سفید ،سینه ای پهن ،دم و تیزه هایی محکم،چشمانی سیاه و کله ای گرد هستند.و این را باید گفت که اغلب کبوترهایی که با رنگ ها و نقش هایی زیبا همچون طوقی و سینه دمبی ها و... هستند اغلب قزوینیند و قابلیت پرش خوبی ندارند.

 

کبوتران مسافتی

کبوتران مسافتی که اغلب با نام پلاکی در ایران شناخته شده اند از بهترین کبوتر ها برای برگشت از مسافت های دورند.مهمترین خصوصیت آنها توانایی جهت یابی بالای آنهاست که این خصوصیت هم جز با آزمایش آن شناخته نمی شود. استیل یک کبوتر پلاکی خوب باید ورزیده باشد.کبوتر پلاکی خوب دارای کله ای بزرگ و اغلب نوک هایی درشت برای تنفس بهتر، سینه ای پهن ،دمی کوتاه،بال های گرد و کت هایی محکم ،کمری پهن،گردنی دراز و افراشته،پاهایی بلند اند.و در هنگام رها شدن بسیار تند و سریع پرواز می کنند.

 

کبوترهای دمگیر

مهمترین ویژگی یک دمگیر خوب ،ذات آن است و وفای آن به بام صاحب که جز آن جای دیگری جلد نمی شود و حتی اگر جا به جایشان کنی دیگر غذا نمی خورند.اما الآن این ویژگی به دست نا بخردان تازه وارد از بین رفت و کمتر دیده می شود.مگر در در کبوتر های کبوتر بازان قدیم اصفهان که اغلب در محله های قدیمی و در روستاهای قدیمی همچون نصر آباد اصفهان دیده می شوند.دیگر عشقباز قدیمی اصفهان را نمی توان پیدا کرد مگر اینکه دیگر کبوترش را نمی فروشد و یا در صورت عوض کردن با کبوتری دیگر یا به رایگان هدیه دادن از تو قسم می گیرد که سر کبوترش جای دیگری پخش نشود.امروزه کبوتر های دمگیر پره پای اصفهانی که بسیار معروف بوده اند کمتر دیده می شوند مگر با قیمت های گزاف...

و اما این هم یک خاطره:

ما یک رفیقی داریم به نام سید جواد که از افراد نیک روزگار است.سید  از یکی از رفقایش یک جفت کبوتر دمگیر را گرفت که کبوتر ماده اش سر قدیم بود. ماده خیلی بد قلقی بود و به بام بند نمی شد. بال ماده را از همان اول از بیخ قیچی کرد.در این چندین ماه هم اصلاً تخم نگذاشت . در تابستان هم که کبوتر در پرریزان(تاثیر) بوده چند تا از بال هایش افتاده بود و این سید ما هم  چند بال دیگرش را کشید تا پر نو بیندازد و دوباره قیچی کند.چند روز بعد پدر سید که رفته بود تا دانه کبوتر ها را بدهد وقتی در لانه این کبوتر را باز کرده بود و دیده بود که بال های کبوتر حدود2-3 سانت بیشتر نیست  و به اصطلاح تازه سُک در را باز گذاشته بود تا این کبوتر ماده  با بقیه کبوتر ها روی بام برود.کبوتر هم ناپدید شده بود.سید جواد هم که  بعد از برگشت از سرکار  دیده بود کبوتر نیست و سراغ صاحب کبوتر رفته بود که بعد از دیدن مشخص شد کبوتر هنوز به بام صاحب نیامده.سید ما می گفت شب نشسته بودم که تلفن زنگ زد.رفیقم بود گفت:(( سید بیا ببین کبوترت با بالی پر از خون برگشته و رفته در گنجه جایی که همیشه بوده.))کبوتر زبان بسته با بال هایی که هنوز در خون بود حدود یک روز در راه بود تا به خانه صاحبش برگشته بود.

یادم میاد با یکی از عشقبازان خوب و تحصیل کرده که اتفاقاً در تهرانی بازی دارای کسوتی بالایی است صحبت می کردیم.می گفت کبوتر های دمگیر شما از تنبل بودنشان است که اینطوری هستند...آیا کبوتر تنبل حاضر است دانه خود را قطع کند،با بالی که هنوز در خون است به جلد گاه قبلش برود...

دمگیر گلی نر سر قدیم. 

یک سینه دم پاک اصیل(ماده)

 

نيوكاسل

نيوكاسل((newcastels:

نيوكاسل اين بیماري ويروسي،مهمترين عامل مرگ و مير در پرندگان پرورشي جهان است.نيوكاسل نيز مانند بسياري از ويروس هاي ديگر پس از تهاجم وارد سلول هاي فرد ميزبان شده و باعث اختلال در كار آنها و نهايتا از بين رفتن آنها مي شود.امروزه واكسن نيوكاسل نيز مانند بسياري از بيماري هاي ديگر توليد شده و حتي پژوهشگران در تحقيقات جديد تونسته اند با وارد كردن DNA توليد كننده انتي ژن (آنتي ژن پروتئين هاي روي سطح باكتري و ويروس است كه با پروتئين هاي سطحي سلول هاي بدن متفاوت است كه به اين وسيله سيستم دفاعي مي تواند آنها را به عنوان عامل بيگانه شناسايي و با آنها مبارزه مي كند) درويروس نيوكاسل را به ذرت  وارد كرده و واكسن خوراكي آن را نيز به اين طريق توليد كنند.

پس از تزريق واكسن(ميكروب ضعيف شده يا كشته شده يا سم و آنتي ژن ميكروب)سيتم دفاعي آنها را به عنوان مهاجم شناسايي كرده و سلول هاي دفاعي(گلبول هاي سفيد) با ترشح پادتن با آنها مبارزه مي كند در حالي كه ويروس هاي وارد شده ديگر غیر فعالند و قدرت بيماري زايي ندارند.فرايند ترشح پادتن در بيماري نيوكاسل باعث ايمني اكتسابي تا حدود کمتر از شش ماه

مي شود.

اين ويروس يكي از مهترين عوامل مرگ و مير كبوتران علي الخصوص در فصول سرماست.علت هم عدم توانايي فعاليت ويروس در دماهاي بالا و هواي گرم است.براي همين بايد كبوتران را معمولاً بايد در اواسط آبان تا اويل آذر حتماْ واكسينه كرد.

اما علائم بيماريابتدا با پف كردن و بي حالي و رعشه(لرزش) كبوتر آغاز مي شود، كم كم كبوتر با پيشرفت بيماري و فراگير شدن ضعف،كبوتر اشتهاي خود را از دست مي دهدو فقط در صورت نياز كمي آب مي خورد.كبوتر با گذشت زمان توانايي پرواز خود را نيزاز دست مي دهد.از بين رفتن سلول ها و استفاده از ذخاير انرژي باعث لاغر شدن پرنده و اغلب برجسته شدن استخوان ميان سينه آن مي شود.اين بيماري نهايتاً باعث اختلال در سيستم عصبي، فلج شدن و مرگ پرنده مي شود.اين ها علائم بيماري نيوكاسل از نوع گوارشي يا به عبارتي همان نيوكاسل روده اي اند.پس مواظب باشيد كبوتري كه مي خريد علائم بالا را نداشته باشد.

بسياري از افراد اين بيماري را غير قابل درمان مي دانند اما در خيلي از موارد حال كبوتر مريض به شرط مداوا در اوايل مريضي بهبود مي يابد.

ولي قبل از شروع بحث درمان 2 نكته را يادآور مي شود:

الف)به محض اينكه پرنده اي كه علائم بيماري نيوكاسل را داراد در بين كبوتران مشاهده كرديد،آن را جدا كنيد.

كوزه آب خوري را عوض كنيد،آن را شسته ،ضد عفوني كرده و در آفتاب بگذاريد.زيرا انتقال از راه ترشحات دهاني پرنده يكي از مهمترين راههاي انتقال بيماري است.سپس كف گنجه(تور يا كتونه)را از فضله ها پاك كنيد و بعد آن را شسته و ضدعفوني كنيد(بوسيله دود و مواد ضد عفوني كننده).البته ريختن گازوييل در خيلي از موارد از جمله براي  ضد عفوني كردن محيط و از بين بردن حشراتي مثل سگ مگس و كنه هم مفيد است.در آب پرنده هاي سالم بايد طي مدت يك هفته در ۴ روز اول هر روز ۱ عدد قرص اکسی تترا سایکلین و ۳ روز دیگر مولتي ويتامين (ويتالين) را حل کرده و به کبوتران بدهید تا اگر كبوتران ديگر هم مريض شده اند در اوايل دوره بهبود يابند.تغذيه هم بايد در اين مدت زيادتر و همراه با دانه هاي پروتئيني و كربوهيدراتي بيشتر انجام شود.

ب)دوره مداوا ممكن است از يك هفته به بالا طول بكشد. در صورتي كه پرنده بريتان ارزش مداوا را داشت وقتتان را صرفش كنيد.

اما راه درماني عمده اي كه براي بهبودي پيشنهاد مي شود:

1-     اگر پرنده بيمار هنوز مي تواند غذا بخورد بايد تا آنجا كه مي توان به او غذا داد.مخصوصا غذاهاي پروتئيني و كربوهيدراتي بالا تا كم كم ضعف پرنده رو به بهبودي رود.اما اگر پرنده ديگر ميل به غذا ندارد بايد با دست به او غذا داده شود.دانه هايي مثل گاودنه،قره ماش، ارزن ،گندم،نان خشك و كوشه.البته در بعضي از موارد پرنده غذاي داده شده را استفراغ مي كند.در اين مورد بايد به پرنده كمي سنگريزه و سپس غذا داده شود كه اگر باز هم استفراغ ادامه داشت مي بايست نان آب زده و نرم شده را با سرنگ به او خوراند.

2-     هرروز ۳ بار در هر ۸ ساعت نصف قرص اکسی تترا سایکلین در آب حل کرده و با سرنگ به کبوتر بدهید.

3-     در هر روز  1 حبه سير، طي سه بار در صبح و ظهر و شب تا پايان 1 هفته به كبوتر داده شود.

4-     در آب پرنده بايد پودر مولتي ويتامين ريخته شود.پودر مولتي ويتامين ضعف ناشي از مصرف دارو ها را برطرف مي كند.و از روز چهارم به بعد نيز بايد اكسي وت نيز در آب پرنده ريخته شود.

5-     اگر حداكثر تا يك هفته بهبودي در وضعيت پرنده حاصل نشد،بايد قيد آن را بزنيد...

 

*در بسیاری از مواقع بیماری شناخته شده به عنوان نیوکاسل،نیوکاسل نیست.حتی بسیاری از بیماری های ساده همچون اسهال هم میتواند باعث مرگ پرنده شود.در صورت دسترسی حتماْ به دامپزشک مراجعه کنید.

موفق باشيد

 

 

 

 

سهره قناری

        

با عرض سلام و خسته نباشيد و معذرت هميشگي از دير آپ شدن وبلاگ.تعدادي از دوستان براي جفت زدن سهره قناري سوال كرده بودند.من خودم با اينكه اغلب پرندگان را پرورش و تكثير داده ام اما هنوز موفق به اين عمل نشدم.كار جالب ، ارزشمند و سختي است .

در بين وبلاگ هاي فراوان قناري چند مقاله درباره اين موضوع وجود داشت كه من لينك هاي ۲ مقاله زير را براي شما از وبلاگ بسيار خوب قناري انتخاب كردم.مي توانيد ببينيد و استفاده كنيد.بعداْ مقاله ای درباره سهره در وبلاگ قرار میدم که به این موضوع هم اشاره ای میکند.انشاءاله كه موفق باشید.

۱-لينك۱ از وبلاگ قناري عليرضا خان

۲-لينك ۲ از وبلاگ قناري

 

 

نر تک

                                 

                                                       

                        نر تک

 

 با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خوانندگان محترم وبلاگ.همانطور که قول داده بودم قرار بود درباره ی کبوتر و موضوع کبوترشکاری (نر تک) صحبت کنیم.در پست اخیر وبلاگ از شما خواسته بودیم تا اگر مطلبی راجع به این نوع کبوتر می دانید برای ما در نظرات بگذارید.اما همانطور که از قبل حدس میزدم کمتر کسی در مورد این کبوترها اطلاعی دارد.بله همانطور که کمتر کسی کبوتران دم گیر که در اصفهان  کبوتر های بومی اصفهان هستند خبر دارد. اصفهانی که از قدیمی ترین شهرهایی است که کبوتر پرانی در آن رایج بوده است.  کبوتر خانه های فراوان این شهر و کبوتربازان فراوان این شهر و ذات خوب کبوتران بومی آن مخصوصاً از لحاظ سفت بومی و نیز اینکه زمان های دور اصفهان مهد کبوتران نامه بر به تمام ایران بوده نشان بر صدق این گفته دارد. اما اینکه بعضی ها کبوترهای دم گیر را کبوتر نمیداند چون فقط ساعتی نمی پرند جای خود دارد.البته هر کسی هم در عشقبازی با روش خود کار می کند.بعضی ها با ساعتی پریدن بعضی ها با مسافت پیمودن کبوتر.ولی در اصفهان همه ذات و سوی کبوتر را می شناسند.

همین حالا با این دنیای شلوغ شهری و روزگار صنعتی اصفهان جمعیت کبوتربازان آن از خیلی از شهر های دیگر بیشتر است.اگر سری به اصفهان زدید حداقل از مشتری سله های کبوتر فروشی و تعداد سله ها این را می فهمید.خیابان عطار اصفهان که ۳۰۰ متر هم بیشتر نیست سرتاسر پر از سله کبوتر فروشیست.در سله ها از پیرمرد ۶۰-۷۰ ساله تا بچه۱۰-۱۱ ساله پیدا می شوند.این روز ها اگر مشتری نباشد با این مالیات های سنگین دیگر پرنده فروشی صرف نمیکند.

کبوتر نر تنها هم از جمله کبوتر هایی است که فقط در اصفهان آن هم فقط بعضی از حرفه ای ها آن را دارند.نر تک نام رایج این کبوتر در اصفهان است اما به نام های نر قوطی یا کبوتر شکاری یا جفتی هم خوانده می شود.البته اشتباه نشود که نر تک کبوتری با نژاد خاصی نیست.بلکه همان کبوتر نر دم گیر است که با کارهایی که روی آن صورت می گیرد میشود نر تک و این خصوصیت را پیدا میکند که اگر غریبی یا به اصطلاح اصفهانیها شکاری در آسمان ببیند چه آن شکار نر باشد یا ماده یا مفلق (جوجه) می خواهد آن را بیاورد تا از تنهایی در بیاید ووقتی آنها را می بیند با مستی بی امان خود اغلب آنها را مجذوب خود کرده و به بام صاحب می آورد .البته غریب گیری اصلاْ کار درستی نیست و این مطلب را فقط برای اطلاع شما می نویسم.

اما حالا برویم سر اصل مطلب.شما برای درست کردن نر تک به یک کیوتر نر که بهتر است کبوتر های سینه پاک دم پاک که در شهر های دیگه به نام شهری،پلاس،پشت سبز ساده،چادری و .. هم خوانده می شود نیاز دارید تا بهتر به شما جواب بدهند.کبوتر نر باید یک ساله باشد و از زمانی که مفلق 4-5 پره بوده برای شما پریده باشد.و تا به حال جفت هم نخورده باشد و تازه زمان شوخی و دیوانگی اش رسیده باشد.شما باید یک جفت کن هم داشته باشید طوری که در آن لولایی باشد و یا به هر حال طوری باشد که سریع بسته شود تا سریع غریب در جفت کن گرفتار شود.جفت کن را هم به بالای خر پشته ی بام یا جایی که در دید باشد بگذارید.

کبوتر نر آماده را 2-3 روزی در جفت کن بگذارید.سپس ماده ای آماده پیشش بیندازید.بعد  از 2-3 روزی که دیگر مطمئن هستید که کبوتر ها آماده جفت گیریند و نوک توی سر شده اند می توانید آنها را به روی بام آزاد کنید. فقط باید مواظب باشید که کبوترها حتماً در جفت کن جفت خورده باشند تا نر فقط جفت کن را محل جفت گیری بداند.بعد که کبوتران کار لانه سازی را انجام دادند و تخم گذاشتند بعد از 5 -6روز ،شبانه تخم و کبوتر ماده را از پیش نر بردارید.بالهای کبوتر نر را بکشید یا به اصطلاح آن را زیر پر کنید.کبوتر نر باید 1 الی 2 ماه در جفت کن باشد.طوری که زیاد نور نبیند و نور به اندازه ای باشد که فقط بتنواند آب و دانه بخورد.سعی کنید در زمانی که کبوتر نر در جفت کن است از دانه هایی که باعث تقویت بنیه و مستی کبوتر میشوند مثل شاهدانه وماشک و...هم  استفاده کنید.اما نه به اندازه ای که کبوتر خیلی سنگین شود.کبوتر نر را نیز هفته ای یک باز هنگام غروب از جفت کن بیرون کنید و بعد که شب شد و آن را بگیرید و دوباره در جفت کن بیندازید.ماده ای که کبوتر نر با آن بوده را نیز پس از مدتی جفت بدهید تا دیگر ماده اش را نبیند.بعد از گذشت 2 ماه یا کلاً وقتی که دیگر کبوتر نر به اوج مستی رسیده دیگر میتوانید آن را آزاد کنید.دقت داشته باشید وقتی کبوتر شکاری شما آزاد است باید تیپ شما و همه کبوتر ها در گنجه باشند و نر تک هم آن ها را در گنجه نبیند تا خود را تنها ببیند و اگر کبوتر غریبی را در هوا دید سریعاً به زیر آن بلند شود و آن را بیاورد.دیدن کبوتر نر تک هنگام شکار گرفتن بسیار دیدنیست.کبوتر تا کبوتر دیگری را می بیند به روی خر پشته می پرد ،بالهایش را باز میکند و رو به جلو می کشد و شروع می کند به شوخ گیری و مستی.و سپس می پرد و اینقدرباغریب می چرخد تا آن را بیاورد.سپس به داخل جفت کن میرود و شروع می کند به مستی و هو هو کردن وصدا زدن کبوتر.کبوتر دیگر هم به داخل جفت کن می آید و آن موقع است که شما باید سریع در جفت کن را ببیندید و شکار را از نر تک بگیرید.خیلی ها هر ماه یک ماده برای نر تک می اندازند و بعد که نر با ماده شوخ شدند دوباره ماده را جدا می کنند.

درست کردن نر تک را حتی خیلی از قدیمی ترین کبوتر بازهای جاهای دیگر کشور هم نمی دانند و وبلاگ ما در میان وبلاگ های فراوان کبوتر بازی و حیوانات اولین وبلاگیست که این مطلب را درج میکند.البته این را هم بگویم که به نظر خود من غریب گیری به هیچ وجه کار درستی نیست چون اولا غریب گیری در مرام عشقبازی کار درستی نیست. دوما کبوتر ذات دار و با ارزش خیلی کم مگر از سر گرسنگی تن به جای دیگری جز جلدگاه بدهد.سوما فکر نمی کنم از لحاظ شرعی درست باشد.

در اصفهان کبوتران نر تک را از دمگیر ها درست می کنند.چون کبوتران دم گیر هنگام پریدن صدای دست(بال) زیادی دارند و باعث جلب توجه شکار می شوند و چون زیاد هم نمی پرند شکار هم خسته نمی شود و سریع شکار را می کِشند.هوش زیاد این نوع کبوتر و ذات خوب آن ستودنیست.کبوتران دم گیر اصیل و قدیمی به هیچ وجه جلد صاحب دیگری نمی شوند.حتی خیلی از آنها پس از جابه جایی دیگر غذا هم نمی خورندو می میرند.اما ما کبوتر بازان اصفهانی اغلب کبوتران تهرانی و قزوینی را حتی در یک روز هم جلد میکنیم چون اغلب مجذوب دم گیر ها می شوند و فقط کافیست 2-3 بار کمی گرسنه با تیپ دم گیر ها بپرند. دم گیر های نقش گل پنبه ای یا خال در بعضی شهر های دیگر جزء کبوتران پلاکی محسوب می شوند با اینکه شباهت زیادی هم به پلاکی ها ندارند.حتی فقط 6-7 دور گرد خانه می تابند و سریع می نشینند و اغلب هم پس از یک بار جلد شدن دیگر جلد جای دیگری نمی شوند.حالا با این همه اوصاف باز هم کبوتر باید حتماً ساعتی  بپرد تا کبوتر شود....؟؟؟

 

 

                              

 

 

                                                                                                                               

؟ ! ؟ ! ؟

باسلام.

مطلب مرداد ماه وبلاگ در حال آماده شدن است مطلبی در مورد کبوتر که فکر نکنم اغلب شما راجع به اون چیزی شنیده باشید.

 اما قبل از آن برای اینکه ببینم تا چه اندازه گفته ی بالای من درست است من از شما سوال می پرسم

مطلب ما در مورد کبوتر شکاریست.می خواستم ببینم آیا شما خواننده وبلاگ مخصوصاْ عزیزان کبوتر پران ما در مورد این کبوتر که آن را به نام های نر تک.نر قوطی یا نر شکاری هم میشناسند اطلاعاتی دارند.پاسخ خودتونو با نام شهرتون توی نظرات وبلاگ بگید.

با تشکر

این پرنده ی شکاری

                                            چرخ

چرخ یا بالابان نام پرنده ای شکاریست.پرنده ای شاهانه که از جسور ترین پرنده های شکاریست؛ جسوری که حتی قره قوش و آهو را هم شکار میکند.این خود مصداق بارز شجاعت بی نظیر آن است.داستان زیر را که درباره ی این پرنده است را از یکی از وبلاگ ها دیدم.حیفم آمد برای شما نیز نگذارم.حتما بخوانید:

 

یادم نمیرود، هیچگاه یادم نمیرود ، برای من شاید بزرکترین روزی بود که می توانست در طول زندگیم رقم بخورد .

    دوستی داشتم که می گفت رهروی پیری را می شناسد که سالهاست درپی حقیقت است .او شکارچی ایست که گزران

    زندگیش را از طریق شکار و طبیعت تامین میکند . برایم خیلی جالب بود ، چون خود نیز علاقه بسیار زیادی به شکار

    داشتم . آنطور که می گفت او شکارچی ماهر طبیعت است . آنقدر کنجکاو شده بودم که برای دیدنش لحظه شماری می

    کردم . قرار بر این شد که در یکی از روزهای آخر هفته بدیدارش برویم . آنطور که دوستم می گفت او ساکن یکی از

    روستاهای مناطق بندر نشین جنوب بود. قرار ما این بود که صبح پنج شنبه حرکت کنیم تا جمعه برای دیدنش و همچنین

    شکار با او همراه شویم . آنقدر دوستم از ایشان برایم گفته بود که دیگر نمی دانستم در لحظه برخورد چه عکس العملی

    برایم اتفاق می افتد . چطور بگم حسی عجیب و غریب داشتم . هزار سوال در ذهنم آماده کرده بودم که می خواستم با او

    در میان بگزارم . یادم نمیرود چهار شنبه شب هنگامی که داشتم خودم را برای فردایش آماده می کردم هنگام خواب یاد

    سوالات همیشه گیم افتادم .

    رهایی و خواستن توانستن ، با خودم گفتم آیا ایشان میتواند برای این سوالات جوابی داشته باشد .

    نمیدانم ، اینقدر به این موضوعات فکر کرده بودم که دیگر برایم شده بودند سوهان روح . این اواخر داشتم با تناقضات

    میجنگیدم . نمیدانم شاید اشتباه می کردم ، ولی چه میشد کرد .

    بگزریم، صبح شد و ما آماده حرکت شدیم . دوستم با ماشین به دنبالم آمد و به سوی قرار حرکت کردیم . در راه دوستم

    تمامی صحبتش محور سادگی ایشان بود . راستی داشت یادم می رفت ، آنطور که دوستم می گفت ایشان شکارچی ،

   شکارچی طبیعت است یا بهتر بگویم شکارچی پرنده های شکاری . برایم بسیار عجیب بود ،

    شکار پرنده ای که خود سلطان آسمانهاست . بگزریم، کم کم داشتیم به قرار نزدیک می شدیم ، طبیعت جالبی بود ،

    دشتی مسطح که هم به کوه و هم به دریا منتهی بود ، قسمتی از آن شوره زار و قسمتی هم دارای پوشش گیاهی

    به روستا که نزدیک شدیم سراغ شخصی به نام میرزا یا به زبان محلی میزا را گرفتیم ، از هر کسی که می پرسیدیم

    با لبخند می گفت منظورتان شکارچی است ، یکی از اهالی برای نشان دادن محل ایشان ما را تا در کلبه همراهی کرد

    ظاهرا برای تمامی اهل روستا ایشان قابل احترام بود . به در کلبه ساده ای رسیدیم که از گل ساخته شده بود .

    دوستم در زد ، نفسهایم به شماره افتاده بود ، آنقدر لحظه شماری برای این لحظه کرده بودم که دیگر ثانیه ها برایم ....

    مردی با چهره ای سوخته از آفتاب با چشمانی نافذ که حدودا پنجاه سال سن داشت در را باز کرد و با لبخندی زیبا ما را

    در آغوش گرفت و مهمانیمان را به زیبایی خوش آمد گفت و به درون کلبه ما را راهنمایی کرد .

    کلبه ای ساده که همیشه در رویاهایم حسرتش را می خوردم ، کلبه با سادگی و به زیبایی تزیین شده بود ،

    خیلی برایم جالب بود ، به هر کدام از آنها که نگاه می کردی مفهومی عمیق را در خود داشت .

    در گوشه ای نی در کنار دف آویزان ، در گوشه ای دیگر سیبی خشکیده آویزان در قفس ، در گوشه ای دیگر

    شاخه ای خشکیده از انگور بدون میوه ، در گوشه ای دیگر تکه خشکیده یک ریشه به شکل آه و حسرت یک آدم  

    و تصاویری عجیب و غریب که هر کدام هزاران معنا را نشان می داد و البته پشتی های بزرگی برای نشستن و سماور

    هنوز ننشسته بودیم که که بوی عطر چای همه جا را فرا گرفت ، نمی دانم این کلبه با این همه سادگی اینقدر طراوت را

    از کجا آورده بود ، شاید بوی عطر خوش سادگیست ، بدون رنگ و ریا همه جا عطر آگین است .

    او با لبخندی که به لب داشت مدام خوشحالیش را از میزبانیش اعلام می کرد ، دوستم منو معرفی کرد و من که تا اون

    لحظه هنوز مقداری احساس غربت می کردم راحت تر شدم .

    ناگهان در گوشه اتاق نگاهی مرا جذب خودش کرد ، نگاهی نافذ و عمیق ، مقداری ترس وجودم را فرا گرفت ، پرنده ای

    با عظمت و شکوه خاصی روی کنده متوسطی نشسته بود ، پرنده ای با پاهای بلند و پشتی تیره و سینه ای روشن با

    خالهای تیره و دمی نسبتا بلند و چشمانی تیره به رنگ شب .

    در آن لحظه بود که میرزا قفل سکوتش را شکست و گفت : ایشان دوست ویاور تنهایی هایم هست ، اسمش رهاست

    آنطور که خودش می گفت : پرنده ای از خانواده شاهین است با نام بحری ، سلطان بی چون چرای آسمانها و

    تیز پروازترین پرنده عالم ، پرنده که با سرعت نور با بالهای بسته بر روی طعمه اش فرود می آید ، ناگهان میرزا

    به پیشش رفت و صورتش را به نزدیک صورتش برد ، من که هراسان به این صحنه نگاه می کردم دیدم درست مثل

    یک کودک اظهار محبت می کند ، اورا بدون پوشش روی دستهایش گذاشت و نزدیک ما آورد ، پنجه هایش بزرگی

    انگشتان یک انسان بالغ بود . ذهنم سوال عجیبی به خودش گرفته بود که چگونه پرنده ای با این همه خشونت به

    خودش اجازه داده روی دست یک انسان بنشیند ، نتوانستم خودم را کنترل کنم و از او سوال را پرسیدم .

    او لبخند زد و گفت فکر می کنی من چه احساسی در برخورد با این پرنده دارم . فکرش را خواندم ، او می خواست

    بگوید پرنده هم اساس من را دارد . او گفت این پرنده سلطان آسمانهاست ، ایشان دارای عظمت و شکوه شاهانه

    است ، انسان ضعیف هنگامی که کرنش و تواضع این پرنده بزرگ را در مقابل خودش می بیند احساس قدرت پیدا

    می کند ، و اما این پرنده بزرگ هنگام برخورد با انسان خودش را در مقابل موجودی قوی تر از خودش احساس

    می کند و این راز کرنش این موجود است . و اما انسان برای رام کردن این پرنده مقداری بی رحمانه عمل می کند

    در واقع در لحظه برخورد با ایشان ، فر و شکوه شاهانه او را از بین می برد ، آنطور که می گفت بعد از شکار

    بلا فاصله پلکهایش را به هم دوخته و نور را از او می گیرند ، او را به شدت خسته و در بی خوابی و گرسنگی

    نگه می دارند ، چند روزی این مبارزه بیشتر طول نمی کشد تا او تسلیم شود و مبارزه به نفع انسان تمام شود

    و البته هنگامی که پلکهایش را باز کردند در نهایت خستگی اولین موجودی را که مشاهده می کند رام کننده است

    و در نهایت گرسنگی غذا را از دست ایشان می گیرد ، کم کم او اعتماد می کند و رام کننده را به عنوان دوست که

    نه ( منجی ) برای خودش بر می گزیند ، این راز رام کردن این پرنده هست البته کاریست بس دشوار فقط می خواستم

    راز اعتماد چنین پرنده ای به انسان را برایت بگویم . البته آنقدر مهر و محبت بین انسان و ای پرنده رد و بدل می شود

    که انسان پرنده را به اندازه فرزندش و پرنده انسان را به اندازه خدایش می پزیرد .

    آنقدر گرم صحبت های گرمش شده بودیم که داشت یادم می رفت برای چه به دیدن ایشان آمده ایم . ظهر شده بود و وقت

    وقت ناهار بود ، بگزریم از غذایی که تدارک دیده بود آنقدر لذت بخش بود که هنوز یادش و خاطره اش در ذهنم به

    جا مانده . بعد از ناهار فرصت را غنیمت شمرده و داشتم سوالاتم را مرور می کردم که میرزا چای را آماده کرد

    و نی آویزانش را پایین آورد و شروع به نواختن کرد . صدای عجیبی داشت ، توصیفی برایش ندارم ولی برای من

    شاید یک احساس غربت را به تصویر کشید .

    بعد لبخندی زد و گفت : صدای زیبای طی کردن پرده ها ، چه زیباست به زیبایی طی کردن فاصله ها ، زندگی هم

    زیباست به خاطر مقر ها گزرگا ه ها و فاصله ها و ما چه غریبیم در این دنیا .

    یادم به سخن یکی از دوستان افتاد که می گفت :

                                                   فاصله فصل جدایی ها نیست ، راهیست بر پیمودن ، رسیدن شاید هم نرسیدن

    گفتم : میرزا دو مانع ذهنم را مغشوش کرده ، امید وارم واسطه ای برای هموار کردنش باشی ، گفت بگو

    گفتم : رهایی و آیا خواستن توانستن است . لبخندی زد و به پرنده اش نگاه کرد ، گفت ایشان رهاست چرا از

    او نمی پرسی . با خودم گفتم نکند می خواهد مرا دست بیاندازد ، ناگهان گفت : خیلی عجله داری ،

    جوابت را فردا از این پرنده خواهی گرفت ....................

  ذهنم اسیر شده بود ، نمی دانم منظور میرزا از اشاره به پرنده چه بود ، آخر مگر یک پرنده چه چیزی را می خواست به

     من نشان دهد . در این اوهام بودم که دیدم پرنده جهشی کرد و از روزنه بالای کلبه به بیرون رفت . تعجب کردم و گفتم

    مگر ای پرنده آزاد است . گفت ایشان رهاست و در اسارت من نیست .

    او را زمانی که ظاهرا در تعقیب شکاری مقداری صدمه دیده بود یافتم و مداوا کردم . خاصیت این پرندگان اینست که اگر

    شکستگی در پرهایش به وجود آید ، به سختی پرهای نو در می آورد . گفتم حالا کجا رفت ، گفت برای رهایی ازاسارت

    گرسنگی ،، یعنی به تنهایی به شکار می رود ، گفت او رهاست و راه را به خوبی می شناسد .

    کم کم داشت هوا روشن می شد و من در اندیشه فردا . وقت شام بود ، میرزا صفره را چید ،

    یاد کلامی افتادم که می گفت ::

    مهمان نوازی ازان روستاییان است ، گویی خداوند بخشنده پذیرایی از بیگانگان را به روستاییان سفارش کرده است ،

    به روستا هر روز میهمانی می رسد که جز خدا کسی را ندارد ، هر شب در روستا میهنانانی می مانند که جز پناه خدا

    پناهی ندارند ، خدایا همیشه صفره شان پر برکت باد .

    بعد از شام گفت برویم بیرون ، با هم به کنار برکه پر از آب و نیزاری رفتیم ، بعد آتشی روشن کرد و بساط چای را

    فراهم کرد ، سکوت عجیبی حکم فرما بود ، فقط بعضی وقتها صدای قورباغه یا صدای بال زدن پرنده ای دیوار سکوت

    را می شکست . میرزا شروع به نواختن نی کرد ، شب و سکوت و نوای نی ، قابل وصف نیست ،

               گفت ::                  

                          چه زیباست ، نی و شبان و شب . چه زیباست ، شبانی ه شب . چه زیباست ، شب شبانی

    نور خیره کننده آتش و عطر چای و سخنان دلنگیز میرزا فضای روحانی زیبایی را به وجود آورده بود .

    بعد از کلی صحبت گفت برویم که صبح نزدیک است ، آنقدر جذب میرزا شده بودیم که قرار فردا داشت یادمان می رفت.

    رفتیم و به انتظار فردا به خواب رفتیم . در خواب شیرینی بودم که دوستم مرا تکان داد و گفت حاضر شو

    هوا هنوز نیمه تاریک بود و داشت روشنی میزد ، منظره بسیار جالبی از پشت کوههای دوردست نمایان بود .

    میرزا هم مشغول آماده کردن وسایل شکار بود ،

    تورها ، تکه های چوب ، نخها و کبوتر و پرنده شکاری کوچکتری به نام بودوار ( دلیجه ) که کلاهی چرمین پوشش

    چشمانش  بود . به منطقه ای که میباست وسایل شکار را پهن می کردیم رسیدیم و میرزا مشغول چیدن آنها شد .

    به زبان محلی به این نوع دام کوخت می گفتند ، تورها را به استادی پهن کرد و تکه های چوب را در زمین کاشت

    و کبوتری را که پاهایش به نخ بلندی بسته شده بود و می ماند دلیجه که به پاهایش مقداری پر کبوتر وصل کرد .

    بعد از چک کردن تمامی وسایل در کمین نشستیم . دوستم دوربین شکاری به همراه آورده بود و با آن منطقه را

    را دید می زد . میزرا چند مرتبه دلیجه را که به پاهایش نسمه بلندی وصل بود پر داد ، ظاهر قضیه

    از این قرار بود که که پرنده مورد نظر با دیدن دلیجه که پری به پایش وصل بود به گمان اینکه شکاری را در

    چنگالش دارد ، به قصد ربودن طعمه اش به پرواز در می آمد ، چشمان تیزبینش از فاصله های بسیار دور

    قادر به شناسایی کوچکترین تحرکات است . همه به انظار بودیم ،

    میرزا دوربین را از دست دوستم گرفت و به دور دستها نگاهی انداخت ، بعد از چند لحظه هراسان فریاد زد

    چرخ ، جرخ . منظورش را نفهمیده بودم ولی بعد فهمیدم چرخ گران قیمت ترین و با شکوه ترین پرنده

    شکاریست . پرنده ای شاهانه که پادشاهان از داشتنش افتخار می کردند .

                                       

    ظاهرا او دلیجه را دیده بود و به سمتش پرواز کرده بود . لحظه عجیبی بود ، طپش قلب گرفته بودم ، شاید ناشی

    از هیجان بسیار زیادی بود که داشتم . دلیجه را بار دیگر پرواز داد لحظه ای به آسمان نگاه کردم  و دیگر چیزی

    به جز صدایی شبیه انفجار ندیدم . طوفان به پا شده بود ، چرخ پرنده بیچاره را در یک چشم به هم زدن از هم

   دریده بود ، با چنین سرعتی به هر جسمی برخورد می کرد محکوم به عدم بود ،

   میرزا با عجله کبوتر را با بندی که در دست داشت تکان داد و چرخ او را دید ، ظاهرا باید کم کم آن را می کشید تا

   به نزدیک تور می رفت و کار را تمام می کرد ،

    ناگهان اتفاق عجیبی افتاد ، دیدم پرنده ای که تقریبا دو برابر چرخ بود بالای سر پیدا شد ، این دیگر چه صحنه ای

    بود ، او به سمت پایین آمد ، چرخ تا اورا دید به پرواز درامد و رفت ، در ذهنم هزار لعنت به این پرنده ناخاسته

    می فرستادم . در ذهنم گفتم چون پرنده بزرگتر از خودش را دیده ترسیده و فرار کرده ، به میرزا گفتم تمام سعی

    خودت رو بکن تا این یکی رو بگیری ( ظاهرا پرندهای از نوع باشو بود ) چیزی نگذشت که که دوستم با هیجان

    زیادی من را تکان داد و گفت بالا را نگاه کن ، حکایتی باور نکردنی ، نقطه ای را در آسمان دیدم که داشت مثل

    پیکانی به سمت زمین فرود می آمد ، صحنه ای که هیچگاه فراموششم نمی شود ،

    مخلوطی از ترس ، وحشت و هیجان ، اینبار هدفش پرنده بزرگتر بود ، با چنان جسارتی به پشت پرنده بزرگتر

    برخورد کرد که صدایی شبیه ترکیدن به گوش رسید و چنان خاکی از زمین بلند شد و من مات و حیران .

    چرخ به پایین نشست و میرزا کبوتر را به سمت دام کشید که ناگهان چرخ ظاهرا از حضور ما پی برد و پرواز

    کرد و به دور دستها رفت . عجب مرغ زیرکی ،

               

    بلند شدیم و دوان دوان به صحنه ما جرا رفتیم . بیچاره دلیجه ، گلوله هم نمی توانست او را اینچنین از بین ببرد

    و جسد پرنده بزرگتر هم در حالی که شکافی عظیم در پشت گردنش ایجاد شده بود در گوشه ای دیگر .

    ما فاتح نبودیم ولی در سکوت همه رضایت بود . اتفاقی که  تصورش هم برایم سخت بود ،

    هوا داشت کم کم تاریک می شد وبه سمت کلبه برگشتیم و رها را آرام روی کنده چوب نشسته دیدم و دگر

      سکوت بود و سکوت و سکوت ......

برگرفته از وبلاگ هفت مایگاه شهر تار و haftmygahetaroaz.persianblog   

از قول یک وبلاگ نویس

سلام.عزیزان این مطلبی که براتون گذاشتم رو توی یکی از وبلاگ ها دیدم.خیلی جالب نوشته.ماکفتر بازا رو تحلیل کرده.

اگه کفتر باز باشین میفهمین چی گفته و کلی میخندیدن

                 تا حالا با کفتر بازا برخورد داشتین

کارهای روزگار این بود که با این دوست با هم باشیم و ایشون یکی دیگه از دوستهای کفتر بازش را ببینه!! دیگه تموم.. فقط باید از ماجراهایی که واسه اون کفتر نری که داشته از رو بوم رد میشده و ایشون هم یهو دیده و دویده اون کفتر ماده شوخ و شنگش را زیر پای نره هوا کرده!! و با چه مصیبتی کفتره را گرفته و.... یه قصه حداقل نیم ساعته رو گوش میدادیم..
حالا اگه با زبون آدمیزاد اینها تعریف میشد حرفی نبود... خوب آدم میفهمید چی میگن.. اما اصطلاحات خیلی پروفشنال استفاده میشد.. مثلا شما فرض کنید که یه آدم خنگی هستین که هیچی از کامپیوتر سر در نمیارین و بین دو نفر که مخ کامپیوترن گیر کردین ..(از اونها که اگه یه سوال ازتون بکنن و شما یه کم فکر کنید قبل از جواب دادن عصبانی میشن و میگن یالا بابا اینقدر لفتش دادی اسکرین سیورم راه افتاد).. چه حالی پیدا میکنین.. دقیقا همون مصیبت را ما داشتیم..
کفتره خیلی شوخ بود. اون سه پر کژدم سینه بازه رو زیرش هوا کردم.. ! با اینکه مفلق بود اما خوب دمش گرم.. امتحانش رو پس داد.. میخوام بدمش امتحان.. کاری به پولک نباتش هم ندارم..!!!

اون زره ای یه بود!! اونو میخوام با اون سه کناری تر ه جفتش بدم.. یه مفلق سینه گرفته هم ازش در بیاد برام بسه!! آقا ما که نمیفهیدیم (هنوز هم نمیفهمم) اینها یعنی چی! اینها را هم بر اثر حس کنجکاوی که داشتم و میخواستم از این یه کار هم سر در بیارم تو ذهنم مونده.. دوستم خیلی برام کلاس گذاشت که منو هم کفتر باز کنه.. اما من خیلی خنگ بودم فکر کنم.. استعداد این کارها را نداشتم... حتی یه بار یه جفت کفتر بهم داد که برم نگه دارم.. دیدم وای چه دردسری داره.. دیگه زندگی واسه آدم نمیمونه .. یا باید دون و آب بهشون بده.. یا زیر پاشون را تمیز کنی..منم که خیلی خوشم میاد از این کارها..بدبختانه (یا خوشبختانه) به دو هفته نکشید که یک شب گربه یه شبیخون زد ه بود و جفتشون را شهید کرده بود...
یکی از خصلتهای بارز کفتر بازها اینه که همیشه کله شون رو به آسمونه.. فرقی نداره در چه موقعیتی باشن.. کجا باشن.. حتی بعضی وقتها تو اتاق هم که باشن بر حسب عادت شاید هر چند دقیقه یه بار به طاق اتاق نگاه میکنن!!
کفتر بازها علاوه بر اینکه خیلی عاشق کفترهاشون هستن .. خیلی هاشون هم درامدشون فقط از همین کاره.. نه فقط خرید و فروش کفتر.. بلکه شرط بندی های میلیون تومانی در مسابقات کفتر بازی هست که برنده ممکنه تا هفت هشت ده میلیون تومان هم صاحب بشه..(بستگی به مسابقه اش داره!) . مثلا یکیش اینه که کفترهای کی میتونه بیشتر از بقیه تو آسمون دوام بیاره و نشینه.. مثلا یه صبح تا شب کفتر بدبخت باید تو هوا باشه.. یا مثلا کفتر کی بعد از مثلا سه ماه که پیش یه نفر دیگه مونده بوده میتونه برگرده خونه.. (این اصطلاح رو الان یادم افتاد..سفت بوم نشده )..
حالا جالب اینجاست که تو امریکا هم من باید کفتر باز بشناسم!! یه یارو سیاه پوسته هست که خیلی هم اهل عرفان و فلسفه و این حرفهاست.. تو کالج کار میکنه.. از قضا یه روز که داشت مخم را میخورد(خیلی حرف میزنه) فهمیدم که کفتر باز تیره ای هم هست... البته اینجا سطح مسابقات کفتر بازیشون بالا تر از ایرانه فکر کنم.. مثلا اینها یه کفتر از تگزاس ول میکنن که بره کانزاس!!
خلاصه کلام.. کفتر باز همه جای دنیا هست.. درست مثل همه چیزهای دیگه که همه جای دنیا پیدا میشه!!!

(همین جا جاداره من از نویسنده ی این مطلب عذر خواهی کنم چون من یادم نیست اسم وبلاگشون چی بوده تا به عنوان منبع ذکر کنم)

هفت رنگ

سلام دوستان. شرمنده كه اين چند وقت نشد آپ كنم.راستش مطلبي هم به ذهنم نمي اومد كه بتونم براتون بزارم.اغلب سوال هايي هم كه پرسيده شده بود سوالاتي بودند كه جوابشونو توي پست هاي قبل داده بودم.چه در مطالب وبلاگ و چه در پاسخ به سوالات ديگران.كاش عزيزان قبل اينكه سوالي رو بپرسند خوب مطالب قبلي راجب به اون پرنده رو بخونند يه سري هم به پاسخ به سوالات و مطالب متفرقه بزنند اگه نبود .......

راستي همونطور كه در پست قبلي گفته بودم اين هفته شما رو مي خوام با اون كبوتري كه عكسش رو توي پست قبل گذاشته بودم آشنا كنم.

توي اغلب شهر هاي ايران رنگ هاي اصلي كبوتر مانند سرخ و زرد و سفيد و سبز و...همه يه جورمي دونند ولي شايد نقش هاي مختلف يا به اصطلاح عاميانه تر تركيب رنگ هاي مختلف اونا رو ممكنه به اسم هاي گوناگوني بشناسند.

منم پست قبل رو واسه اين گذاشتم كه من هرجا به غير از استان اصفهان رفتم و اسم اين نوع كفتر زبون بسته رو مي اوردم كسي نمي شناخت (البته اشتباه نشه اين كبوتر نژاد خالص داره و ترکیب رنگ های مختلف نیست)و برا همين ميخواستم بدونم كه ديگه اين كفتر را به چه اسمايي ميشناسند.

ما توي اصفهان اغلب كبوتراي دم گير داريم.تو اغلب تور هامونم 60 -70 درصد كفترا دمگيرند.

دم گير ها نوعي از كبوترهاند كه بر خلاف كبوتر هاي ديگه هنگام پرش به جاي اينكه حالت پرهاي دمشون خطي باشه یا با قوس خیلی کم باشه داراي قوس بيشتريه يا  نيم دايرست.دم گير ها رنگ ها و نقشاي مختلفي دارند.سبز، قلاغ(يا همون سياه) سفيد مهر،گل پنبه اي و سرخ و سیمونی و فیروزه ای و...ولي تو اين ميون يه دسته از اوناند كه هم زيادتر از انواع ديگند و هم خيلي طرفداراي بيشتري دارند.كه اونا رو به اسم بد رنگ ميشناسند.نه اينكه رنگشون بد باشه كه به اين نام خونده ميشند بلكه خيلي هم خوش رنگند و اين نام از پراي هفت رنگ پشت گردنشون گرفته شده و در اصل نام اونا هفت رنگ بوده كه از بد بياري اين كفترا كم كم در زبان عاميانه شايد براي تلفظ بهتر به بدرنگ تبديل شده.

شايد بشه خود بدرنگ ها رو هم 2 دسته كرد خرقه ها و سينه پاك ها.خرقه ها كفتراييند كه سينه ي اونا گرفته يا راحت تر بگم نه تمومش خاكستري يا سبزه نه سفيده سفید(پاک پاک) بلكه خال و لكه هاي سفيد تو سينشون هست.اما تو اين ميون باز هم سينه پاك ها خيلي بيشتر طرفدار دارند.عكس قبلي كه ديديد عكس يه تيپ سينه پاكه .عجب سينه پاك هاييم هستند لامذهبا.

سينه پاك ها به بد زنگ هايي ميگند يعني ما اصفانيا ميگيم كه سينه شون سفيده وقاطي نداده يا به اصطلاح ما پاك پاكه.سينه دم پاك ها هم ديگه حرف ندارند يعني هم دمشون سفيده هم سينشون كه خيلي هم خوشگلند.سینه پاک هایی هم که کژ دم دارند خوبند  ولی گل دم ها زیاد مشتری ندارند.من خودئم عشق سينه پاك دم پاكم.

اين دم گير ها زياد نمي پرند .شايد ديگه اگه خيلي بشه سبكشون كرد ،چون استعداد چاقي خوبي دارند يه نیم ساعت یا سه ربع ساعت بپرندولی صدا بال خوبي دارند و خوب دست ميزنند و خیلی قشنگ می پرند مخصوصاْ خوب طاق می گیرن(شیرجه می زنن) و برا جلب توجه شكار خیلی خوبند.ولي مهمتر از همه ذات خوبي دارند.البته الآن که دیگه کبوترای سر قدیم خیلی کم شدن و هر کسی کبوتر دم گیر را با هر دم گیری جفت زد دیگه کبوترای دم گیرم ذاتشون از دست رفت.

   راستش چند وقت پيش داشتم يه سيري توي عكساي سايت كبوتر آقا ابراهيمي می كردم و دنبال عكس دم گير مي گشتم ديگه داشتم نا اميد ميشدم كه يه دفعه 4 تا عكس از آقاي ياوري دیدم كه يكي از اونا همن عكس تيپ قبلي بود.خيلي خوشحال شدم.آقاي ياوري هم خيلي خوب تيپي درست كرده بودند.يعني حداقل همه از يه نوعند.

راستي داشت يادم ميرفت به غير اسم بد رنگ كه خيلي از همشهريا لطف كرده بودند و گفته بودند اسم شيرازي يا كله برو و چادری و پشت دار دست سبز هم توي اسما ديده مي شد.

ايشالله موفق باشيد..يا علي .خدانگهدار

 

 

    my pigeon

یک سوال؟

 

دوستان گرامی شما با این نوع کبوتر آشنایی دارید؟.اگه جوابتون مثبته دوست دارم بدونم شما به این کبوتر چی میگید و حتما توی نظرات بگید که تو کدوم شهر زندگی میکنید.هفته ی آینده اگه نظرات به حد مطلوبی رسید حتما راجع به این نوع کبوتر صحبت می کنیم

 اصلا كاري به نظرات قبلي كه گفته شده نداشته باشيد.لطفا آنچه رو خودتون ميدونيد براي ما بگيد.ممنونم

عمه بابایم کجاست

                 عمه بابایم کجاست؟

یا حسین

دوباره میام

سلام دوستان.راستش دیگه روم نمیشه بعداین همه مدت بهتون سلام کنم.اما خب حالا بیخیال بگذریم.راستش دوباره میخوام یه دستی به سر و روی وبلاگ بکشم و بعد سه ماه بازم شروع کنم.

اولین پست را بعد ۲ ماه میخوام توی این چند روزه براتون بزارم

ممنون از این همه اظهار محبت هایی که کرده بودید

پاسخ سوالات را هم به ایمیلتون  میفرستم

.منتظرم باشید         یا حق

 

کاسکو

                                 

                                     كاسكو

                

                 

پرنده ي باهوشي كه هيچ پرنده ي ديگه اي حتي به گردپاشم نميرسه.پرنده اي كه اگه با اون خوب تا كني ديگه مثل يه عضو خونوادت برات عزيز ميشه.كاسكو هم به انسان وابستگي خيلي عجيبي داره مخصوصاً با صاحبش.

كاسكو من با من عشق ميكنه.وقتي كه از در ميام تو اگه در پاسيو باز باشه ميپره رو شونم و با گوشام بازي ميكنه و منم با هاش خيلي حال ميكنم. 4 ساله با هم سير كرديم.الآن وقتي يه چند روزي نبينمش انگار كه يه چيزي از وجودم كم شده.تمام رفتار انسان و درك ميكنه"عصبانيت،مهرباني،خوشحالي،افسردگي و...

كاسكو هرچي سنش بالاتر ميره رنگ دور چشمش از سفيدي و زردي رو به نارنجي ميره.برا همين اگه خواستين كاسكو بخرين اگه كه كاسكوي يك ماهه بگيريد كه هيچي ولي اگه خواستيد بخريد از جووناش بگيريد كه اگه هرچي سنش بالاتر بره هم قدرت يادگيريش كم ميشه و هم دير تر با صاحب جديدش كنار مياد.

اما در كل ياد دادن به كاسكو اگه شرطي باشه بهتر جواب ميده مخصوصاًبراي ياددادن حركات خاص.

در كل فقط بايد برا كاسكو وقت گذاشت و وقت و وقت و وقت...

كاسكو  با پسته خيلي حال ميكنه و براي شرطي كردنش خيلي وسيله ي خوبيه.

تا كاسكوي بعدي

باي

جواب سولات رو هم میدیم.اگه میتونستم تو وبلاگ میزارم وگرنه به ایمیلتون میفرستم.میبخشید اگه جواباتون دیر و زود میشه

comments

پاسخ3

 

 

توسط:شیوا

يکشنبه 26 شهريور1385 ساعت: 13:3

 

.سلام خسته نباشید می خواستم در مورد مشکلی که برای آکواریومم پیش اومده راه حلی بدید اندازه آکواریوم من ۸۰*۴۰*۳۰ ماهی های حاضر هم:زبرا .اسکار و یه نوع ماهی دیگه که اسمش رو نمی دونم بدنش این ماهی پهن(مثل ماهی حلوا)پولک های نقره ای و باله ی زیرین ماهی هم نارنجی رنگ هست
۲.آکواریومم هم پمپ هوا داره و هم تصفیه کننده هر بار هم که آب آکواریوم رو عوض می کنم از قطره ضد عفونی استفاده می کنم ولی الان دو نوبت از عوض کردن آب آکواریوم می گذره که حدود ۵ روز پس از تعویض آب و شست و شوی کامل آکواریوم مواد سبزی(شبیه خزه ) اول کناره ی دیوارهای آکواریوم بعد روی سنگها و همینطور گسترش پیدا می کنه به پیشنهاد دوستان دفعه قبل که آکواریوم رو تمیز کردم
.مقدار زیادی جوش شیرین درونش ریختم و حدود یک ساعت بعد شستم ولی باز هم مشکل حل نشد البته سنگهای آکواریوم رو هم عوض کردم ولی بازم... بعد از به وجود اومدن این سبزه ها کرم های خیلی کوچیک و سفید رنگی هم به وجود میان که روی دیواره ی آکواریوم حرکت می کنن و این اصلا منظره ی خوبی نیست نمی دونم به چطور میشه از دست این خزه ها و کرم ها راحت شد و آیا مشکل پیدا کردن باله ها و دم ماهی ها به خاطر این خزه هاست؟یکی از ماهی ها هم که الان یک سال و پنج ماهش هست دچار قارچ شده و بیشتر وقتش رو پشت پمپ تصفیه پنهان میشه
۴.ماهی زبرا تقریبا با همه می جنگه حتی اسکار که ۲ برابر اون هست و اینکه آکواریوم من هیچ وقت نظم خاصی نداره و همیشه سنگهای به هم ریخته ای داره و هیچ چیز سالم نمی مونه حتی پمپ تصفیه رو هم حرکت میدن امیدوارم بتونین راهنماییم کنید ممنون می شم ببخشید وقتتون رو گرفتم.

سلام .مشكل اصلي شما براي آكواريم كه اين خزه ها باشند را خيلي از آكواريم دارها داشته يا دارند.چاره ي كار گرفتن داروي ضد خزه(از نوع مرقوب) از ماهي فروشي هاست.شما بايد يك بار ديگر آب را عوض كنيد و سنگ ها را خوب بشوييد و در آفتاب بگذاريد سپس مطابق دستوري كه روي قوطي نوشته آن را در هر نوبت تعويض آب به كارببريد فقط دقت داشته باشيد كه زياد تر از حدش نشه كه ممكنه براي ماهيهات ضرر هاي زيادي داشته باشه.نيازي به تعويض سنگ ها هم نبود.دقت داشته باش كه پس از مدتي ديگه خزه ها به وجود نمي ياد و پس از چند ماهي مصرف دارو را قطع كن.

كرم هايي كه شما هم ميگيد شايد از انواع انگلي(سفيدك) باشه كه در اين صورت مشكل پيدا كردن باله هاي ماهيهات هم  احتمالا مال چسبيدن همين كرم هاي انگليه باشه.ريختن  يك قاشق نمك براي هر 30 ليتر آب و گرم كردن آب آكواريم(3-4درجه) بسيار موثره.ماهيها ر ا هم خوب تغذيه كن.

ابتدا بايد نوع انگل مشخص شود و از يكدام از داروهاي زير استفاده كن:

1-داروي متيلين آبي2-مالاشيت گرين3-آكري فلاوين4-پر منگنات5-سولفات مس

براي قارچ هم بايد هرچه سريع تر اقدام كني و داروي ضد قارچ تهيه كني  و در آب آكواريم بريزي.

اينكه ماهي زبرات با همه مي جنگه كار عجيبيه.چون ماهيهاي خانواده تترا با اون جثه ي كوچيك دو سه سانتي بايد الآن غذاي پیرانا و حداقل همون اسکارت شده باشه.احتمالاً اسم ماهيت (زبرا)را اشتباه گفتي.در كل بايد ماهيهايي را انتخاب مي كردي كه با هم سازگار باشند.بينظمي آكواريمت هم مال نوع ماهيهايي كه نگه ميداري.ماهيهاي خانواده ي سيچلايد جنگجو و عصبانيند.

مي دونم كه اگه كارايي كه بهت گفتم را انجام بدي بيشتر مسائل آكواريمت رفع ميشه.

 

 

توسط:مهدی

دوشنبه 27 شهريور1385 ساعت: 14:14

سلام
سایته توپی درست کردی دستت درد نکنه وخسته نباشی
من یه دونه بلبل هفت رنگ دارمیکی دیگه هم خریدم شدن دوتا از آن وقت که دومی را گرفتم اولی از خوندن افتاده وتا صدای جیک اون یکی را می شنود جیک جیک مکند وبه ای طرف وآن طرف می پرد این قدر پریده این طرف اون طرف پرهای دمش ریخته من می خواستم ای بلبلها را با قناری جفت بندازم کمکم کنید ممنونم

سلام آقا مهدي.اين مسئله اي كه شما گفتي را من مي خواستم توي يه مقاله ي جدا توي وبلاگ بزارم.اما حالا هم مختصر برات ميگم.اين طور كه شما ميگي هنوز زوده كه بلبل ها را با قناري جفت بزني.چون هنوز خوي درست و حسابي نگرفتند.خيلي موقع ها همين سره ي خودمونو شش هفت سال نگه ميدارن تا با قناري جفت بخوره.اين جور پرنده ها بايد نر باشند تا با قناري ماده بشه جفت زد.قناري ماده هم بايد از جوجگي طوري نگهداشت تا نر نبينه و مست مست شه.بايد طوري پيش هم باشند تا صداي بلبل نرو قناري ماده به هم برسه.و كم كم ديگه توي قفس هاي جدا به هم نشونشون بده و ...

اگه بلبل هات خيلي وحشيند اونا را با شاهدونه رام كن تا وقتي كه يه كمي راه بياند.اما زياده روي در دادن شاهدانه نكن.

اما بايد خودت تشخيص بدي كه مستي شون به اون حد رسيده يا نه.بايد قناري ماده اي را انتخاب كني كه از نظر رنگ و نوع با بلبلت بخونند.

ايشالله كه موفق ميشي

يا علي

سه شنبه 21 شهريور1385 ساعت: 2:17

توسط:رضا

سلام حامد جان خسته نباشی .زیارت قبول. دلمون واقعا برات تنگ شده بود.یه سوال ازت داشتم.من احتیاج به چند تا داروی مخصوص قناری و ویتامین و.. دارم که بیشترشون رو تو ی سایت پرشين قناري هست.مي خواستم ببينم آيا محل مخصوصي وجود داره كه بشه ازش اينا رو تهيه كرد مثل داروخانه دامپزشكي .ممنون ميشم

 وب سایت   پست الکترونیک

پنجشنبه 2 شهريور1385 ساعت: 2:8

توسط:رضا

سلام خسته نباشيد .مشكلي كه براي من پيش اومده رو هم بعنوان يه تجربه وهم كمك خواهي از شما مي گم تا دوستان هم عنايت داشته باشند تا فصل جوجه كشي از قناري هاشون دچار مشكل نشن.من شب عيد چند جوجه از قناري هام گرفتم اما به علت نا آگاهي وبي اطلاعي به اونها زياد هفت تخم وكافشو (كاپشو)دادم همچنين غذاي تخم مرغي كه درست مي كردم همه اونو در اختيار قناري قرار مي دادم در نتيجه بعد از چند ساعت زير اون مي گنديد در نتيجه جوجه ها يا ضعيف بودند و يا مشكلات ديگه اي داشتند. بيشترشون كف پاهاشون آبسه مي كرد وتورم داشت رگ پا هم متورم وكاملا باد كرده از ران پا گرفته تا به كف پا همينطور بادكرده ميشد.بيشترشون درمون شدند .اما يكيشون نه.در ضمن سردي هم دادم فايده نكرد

سه شنبه 31 مرداد1385 ساعت: 23:30

توسط:رضا

سلام دوست عزیز .خسته نباشی.ممنون که جوابم رو دادی.از دزدیده شدن قناری های اون بنده خدا هم توسط دزد از خدا بی خبر ناراحت شدم.پارسال نمایشگاه قناری تو تهران واصفهان وچند شهر دیگه برپا شد که هم جالب بود وهم حیونای خوبی داشتند اما امسال متاسفانه تا به حال خبری نیست.می گن ترس از شیوع آنفلونزا.راستی اطلاعات خوبی داری. این وبلاگ بهتر از بقیه سایتها ووبلاگهاست البته وبلاگ زرد قناری آقا مصطفی هم قشنگه.باآرزوی موفقیت وسلامتی برای تو دوست عزیز.

 وب سایت   پست الکترونیک

 

 

                                                             

                      اينم مخوص آقا رضا

سلام رضاجان .مچكرم كه چندين بار به وبلاگ سر زده بودي و سوالاتتو پرسيده بودي و خيلي شرمندم كه جوابشون دير شد.

آقا رضا دارو هاي سايت پرشين قناري را من نديدم اما در كل همينو بهت بگم كه پرشين قناري از اون سايت هاي نابه كه مو لاي درزش نميره.

و در مورد داروخانه ي دامپزشكي بايد بگم كه اين دارو خونه ها در تمام كشور هستند.مثلاً توي همين اصفهان، توي خيابون پروين يكيش هست.سعي كن تمام دارو ها را براي پرنده هات از داروخونه ي دامپزشكي بخري.اينجا جاداره كه يه نكته را بهتون بگم و اون اينه كه من جاهايي كه از مولتي ويتامين براي پرنده ها توي مبحث هاي مختلف در وبلاگ گفتم منظورم از نوع حيوانيش بوده كه مي تونيد از همين داروخونه هاي دامپزشكي بخريد.

در مورد مشكلي هم كه براي جوجه هاي امساليت پيش اومده خيلي متاسفم.ببين آقا رضا اين مشكل به خاطر جاي پرنده هات بوده يا نه.در كل من برام اين مشكل پيش نيومده كه بتونم براش راه حل دقيقي بدم.خيلي شرمنده

در مورد نمايشگاهم من چيزي نشنيدم.حرفت را بر ديده ي منت مي گذارم.برگذاري نمايشگاه از بهتريمن كار هايي بود كه انجام شد و اطلاعات نابي هم به بازديد كنندگان مي داد.

خيلي دوست دارم.

يا علي

 

مرغ مینا

سلام بر شما.امروز مي خواهم براي مرغ مينا بنويسم.مرغ مينا به نظر من بعد از كاسكو از نظر هوش بهترينه.حتي شاه طوطي و امثاله هم هوشي مثل مرغ مينا ندارند. اين پرنده اغلب از هند و پاكستان وافغانستان وارد ايران ميشه.اما هندی ها از نظر هوش بهترند.

مرغ مينا بر خلاف كاسكو كه وابستگي خاصي به صاحبش دارد آنچنان به صاحبش وابسته نيست ولي اين نكته را هم بايد بگم كه پرنده ي حساسي است و رفتار صاحبش را در مورد خودش درك ميكنه.

در مورد هوش این پرنده همین بس که اگه شما چیزی هم به اون یاد ندید مرغ مینا فقط با شنیدن صدای دیگر پرندگان می تونه اون صدا ها را تقلید کنه و پرندگان دیگر را به شک بندازه.

 برای همین ابتدا بايد بهتون بگم كه اگه مشغله ي زياد داريد و مي خواهيد از اين پرنده نگهداري كنيد قيد اين كار را بزنيد،چون كاسكو و مرغ مينا هوش فوق العاده اي دارند و بايد در دوران اوليه(۴-۶ماه) زندگي خوب به اونا رسيدگي كرد تا بشه از هوششون به نحو احسن استفاده كرد.

در كل بايد توي حداکثر اون شش ماه اول زندگي خوب با اون كار كرد.تا مي تونيد اونا در دست بگيريد و نوازش كنيد و به اون غذا بديد و توي همين حين با اون صحبت كنيد.حرف زدن با مرغ مينا بايد با تكررفراوان همراه باشه.

كلمات هم بايد با يك تون مشخص و يك لهجه تكرار بشند.روي اين نكته تاكيد ميكنم كه بهترين موقع براي آموزش صحبت كردن به مرغ مينا و امثاله وقتيه كه آنها گرسنه اند و شما بهشون غذا مي ديد.اگه اونا را شرطي كنيد و با ادا كردن هر كلمه به اونا پاداش بديد راندمان بهتري مي گيريد.

  مرغ ميناي هندي مرغ ميناي معمولي

مرغ ميناي نر با استعداد تر نسبت به ماده است و راه شناسايي اونا هم خيلي سادست و اون اينه كه مرغ ميناي نر سق سياهي داره(سقف دهانش سياه است).

مرغ مينا يك همه چيز خواره ولي دانه هاي مخلوط پلت(پارس) هم براي آنها مخصوصاً در هنگام جوجه بودنشان به كار ميره كه اشكال عمده اش اينه كه باعث ميشه تا فضله ي مرغ مينا با بوي بدي همراه بشه.

                                 

 

 

 

 

پاسخ2

 

با عرض سلام بنده سعید هستم و چند سوال در مورد پرنده ی قناری داشتم بی زحمت لطف بفرمایید و جواب این سوالات را مرقوم فرمایید چون برای من و قناریهایم خیلی خیلی مهم و ضروری است
یک جفت از قناریهایم را که هم اکنون در یک قفس نگهشان می دارم هر دو قبل از جفت انداختنشان خیلی خیلی جنب وجوش و فعالیت داشتند که این نشانه ی آماده شدنشان بود اما بعد از اینکه آنها را داخل یک قفس کردم از جنب وجوش و فعالیت افتادند و فقط گاهی نره می خواهد بخواند اما نمی تواند و در اوایل خواندنش صدایش می گیرد و نمی تواند بخواندعلت این رفتار آنها چیست؟ تاکنون هم که 5 روز است کنار هم هستند جفت گیری نکرده اند؟کمی در مورد نحوه ی جفت گیری و شرایط انجام این کار توضیحاتی بدهید
بلند کردن یکی از پاهای قناری نر من از کارهای معمول اوست علت انجام این کار چیست و خدای نکرده نکند که دچار بیماری شده باشد؟
اگر قناری ماده مست شود و حتی اگر قناری نری کنارش نباشد گویند که تخم می گذارد حال آیا این تخم ها معمولا دارای نطفه می شوند و ماده روی تخمها می خوابد وآنها را بزرگ می کند یا نه؟ اگر قناری ماده ای که مست شده باشد در یک قفس بزرگ و در کنارقتاریهای دیگر نر وماده باشدتخم میگذارد وبچه هایش را بزرگ می کند یا نه؟
چند درصد ماده قناریهایی که مست می شوند تخم می گذارند؟
آیا مست شدن قناریها حاکی از آماده بودن آنها برای جفت گیری است یانه؟
آیا مست شدن قناریها زمان خاصی دارد یا نه؟مست شدن برای قناریها خوب است یا نه؟
چه شرایطی را بایستی مهیا کنیم تا بتوانیم در تمام سال قناریها را آماده نگه داریم برای جفت گیری؟منظورم این است که در 12 ماه سال چه باید کرد که بتوان7 یا 8 بار قناریها یک سری بچه بزرگ کنند
بهترین طرز تشخیص قناری آماده برای جفت گیری از طریق نگاه کردن به پس قناری می باشد اما مانمی دانیم که چگونه به وسیله ی پس قناری تشخیص دهیم که قناری آماده است یا نه البته به طور تئوری چیزهایی رامی دانیم ولی شنیدن کی بود مانند دیدن اگر عکس پس قناری آماده و غیر آماده داریند برای ما بذارید تا از طریق مستقیم و دیدن توجیه شویم
دستتان درد نکند خسته نباشید
           


سلا م سعيد جان.خيلي مي بخشيد كه دير شد .واقعاً شرمنده.سعيد جان در مورد فصل جفتگيري در وبلاگ در مطالب قناري توضيح داده بودم.سعيد به نظر من شما الآن عجله كردي و نبايد حالا قناري هايت را پيش هم مي انداختي.هنوز بيشتر قناري ها فصل پريزان را رد نكرده اند و هنوز در تاثيرند.اوايل دي بهترين فصل جفت گيري است.قناري هاي نر و ماده ات را از هم جدا كن.ايشالله كه نرت هم دوباره به خوندن مي افته علت گرفتن صدا هم مي تونه همين جفت انداختن با عجله باشه ولي اين ممكنه به خاطر غذاهايي هم كه مي خورده يا مكان نگهداريش يا پيري هم باشه.شما نبايد تا تقريباً اواسط شهريور به اونا دانه هاي گرم بدي.در مورد قناري هايت هم جنب و جوششان دليل مستي كافي براي جفت گيريشان نيست چه بسا شما توي اين فصل مي بايست اونا را پايين مي آردي(از مستي مي انداختي)تا اواخر شهريور كه دوباره شروع به آماده كردنشون مي كردي.

در مورد جفت گيري هم كه خيلي سادست ،اينه كه قناري هاي مست زود با هم جفت مي خورند.

در مورد بلند كردن پاهاي قناري،خيلي از قناري ها اين كار را مي كنند ولي نه يك پا را،بلكه اين پا و اون پا مي كنند ولي شما مي بايست خوب به پاهاي قناري نگاه كني و دقت كن كه رخمي،تاولي،آبسه و تورم نداشته باشد.اگر چنين بود از داروي خاص خودش كمك بگير.

قناري ماده كه از روي مستي تخم مي گذارد تخمهايش بي نطفه اند و به يا مفت هم نمي ارزد.چه برسد كه وقت صرف كني تا قناري ماده روي آنها بخوابد.اما اگر اين ماده  در قفس ديگري كنار چند قناري ديگرنر و ماده باشد بايد بگردي و ببيني كه با نر ديگري جفت خورده يا نه واگر چنين بود بگذار تا روي تخم ها بخوابند و ايشااالله تخم ها در بياند.

بله مستي بهترين دليل براي آماده بودن قناري هاست كه علائمش را در پست هاي قناري براي نر و ماده گفته ام.شما برو و خوب اين سه پست و مطالعه كني كه اگه اين كار و مي كردي جواب خيلي سوالات توي اون بود.مست شدن براي قناري ها در دراز مدت ممكن است شايد اشكالي براي اونا پيش بياورد ولي به نظر من اين جفت گيري زياد از حد است كه هم عمرقناري را مي كاهد و هم كيفيت كار را پايين مي آورد.براي همين در آوردن 7 يا 8 سري جوجه از يك جفت در يك سال امري غلط و اشتباه است.

در مورد پس قناري كه اغلب براي ماده هاست ولي در بعضي مواقع براي نر ها هم كار برد دارد مي توان به گشاد شدن مقعد و پف كردن اون اشاره كرد.در مورد عكس هم عكسي از مقعد قناري نگرفتم اما اگر چنين چيزي مقدور شد به روي چشم.

             

پاسخ1

 

به نام خالق زیباییها
سلام بر دوست گرامی وتشکر از وبلاگ بسیار عالی و زیبای جنابعالی
جناب آقای حامدآقاجانی بنده چند سوال در مورد پرندگان خانگی مرغ عشق و فنج داشتم که از جنابعالی تقاضامندم در صورت امکان پاسخگویی به این سوالات ما را راهنمایی کنید و به امید خدا مشگل پرندگان من و ابهامات وسوالات ذهن من با راهنماییهای شما رفع شود ان شاءا...
البته قبل از پاسخگویی به سوالات اگر امکانش باشد خودرا برای بینندگان عزیزوبلاگ بیشتر معرفی کنید تا دیگر دوستان از شما و سوابقتون بیشتر آشنا بشند اگر هم امکانش وجود داشته باشد به ما بفرمایید که تا کنون از چه حیواناتی نگهدار ی ومراقبت نموده اید چون جای تقدیروتعجب است که فردی به تنهایی در مورد تمامی جانوران که دنیایی فراتر از ماوراء دارنداطلاعاتی به این خوبی داشته باشد با تشکر سوالاتم را از جنابعالی می پرسم
من حدود 5 ماه است که یک جفت مرغ عشق نگهداری میکنم اما متاسفانه با وجود اینکه بهترین شرایط را برایشان مهیا کرده ام هنوز آماده ی بچه دار شدن نشده اند البته به تازگی ماده مرغ عشق از صبح تا غروب به داخل لانه می ره و داخل لانه و محل چال وتخم گذاری روبا پاهاش تمییز می کنه نره هم هراز گاهی دقایقی به داخل لانه می ره و در بیرون از لانه هم یک پایش را به روی ماده می ذاره و وقتی می خواهد که به طور کامل جفت گیری کند ماده بد جوری می زندش این ایا از علایم آماده شدن آنها برای جفت گیری می باشد یا نه؟ اطلاعاتی را هم که در مورد جفت گیری و تولید مثل مرغ عشقها فرمودید به نظرم خیلی ناقص و کم به نظر می رسد اگر امکانش باشد بیشتر در این مورد توضیح بدید
فنجهایی که 2 ماه از سنشان گذشته باشد وبه اصطلاح بالغ شده باشند چند روز باید در کنار هم باشند تا جفت گیری و تولید متل کنند بر خلاف مرغ عشق که می گند در عرض دو سه ماه یا کمی بیشتر آماده ی جفتگیری می شه شنیدم که یک جفت فنج در عرض 10 روز که در کنار هم باشند جفت گیری و تولید مثل می کنند ایا این درست است یا نه؟جفت فنجهای بالغی را هم که مثلا 3 ماه در کنار هم بودند وتولید مثل نکردند راباید گذاشت همچنان در کنار هم باقی بمانند تا آماده ی جفت گیری شوند یابایستی آنها را از هم جدا کرد وبا فنجهای دیگری آنها را جفت انداخت؟
بهترین شرایط ممکن برای تولید مثل فنجها چه شرایطی می تواند باشد ؟
یکی از دوستان می گفت فنجها تا 14 تخم هم می گذارند البته در محیطی که از نظر تغذیه و آرامش خیلی به فنجها رسیدگی شود؟برای آماده کردن فنجها برای تخم گذاری بدین گونه ای چه شرایطی را باید مهیا کرد؟
برای جفت اندازی سریع و زودهنگام پرنده هایی مثل مرغ عشق و نرگس چه کار باید کرد؟ منظورم این است که برای جفت اندازی باید یک جفت رابه صورت مستقل در کنار هم گذاشت تا آماده ی جفت گیری شوند یا باید مثلا4 نر را در کنار 4 ماده در یک قفس بزرگ در کنار هم انداخت تا پرندگان خود جفت های خود را به اتخاب وعلاقه ی خود انتخاب کنندو بعد از اینکه جفتهای خود را انتخاب کردند آن وقت آن پرندگانی که جفت خود را انتخاب کرده اند را از پرندگانی که هنوز جفتشان را انتخاب نکرده اند به صورت مستقل و در قفسی جدا انداخت؟
خوردن روزنامه و کاغذ و... توسط مرغ عشق برایشان زیان آور است یاخیر؟
گاهی اوقات وقتی چراغ خانه را خاموش می کنیم مرغ عشقها دچار ترس و اظطراب می شوند و از قفس تا صبح آویزان می شوند این کار برایشان ایرادی دارد یا نه؟
مرغ عشقهای من امسال به پرریزی نرفتند حال چرارنگ پرهایشان نسبت به چند ماه پیش تغییر یافته است؟
آیا مرغ عشق و فنج مثل قناری مست می شوند یا نه؟ مست شدن برای این پرندگان چگونه است؟آیا مرغ عشق و ...اگر مست شوند مثل قناری خود به خود تخم میگذارندیا نه؟
مرغ عشق نر من در هر دمایی چه سرد باشد چه گرم پرهایش را به منظور خنک شدن باز می کند این آیا نشانه ی بدی از بیماری یا... است یاتنها برای خنک شدنش این کار را انجام می دهد؟
لطفا کمی هم در مورد پرنده ی نرگس و تولید مثل آن توضیحاتی بدهید
با تشکر بسیار فراوان
متاسفانه مثل اینکه وبلاگتون رو به سایتهای جستجوگر معرفی نکردید تا اگر کسی با وبلاگ شما آشنا نبود و آدرسش را نمی دانست به وسیله ی سایت جستجوگر با وبلاگ خوب و عالی شما اشنا بشه؟چون خود من ماهها دنبال مطالبی در مورد پرندگان خانگی می گشتم و به جز چند مطلب مختصر چیز خاصی رو به وسیله ی سایتهای جستجو گردر مورد پرندگان نیافتم با وبلاگ شما هم به صورت اتفاقی وبا معرفی یکی از دوستان آشنا شدم وگرنه توفیق دوستی با شما بعید به نظر می رسید پس برای اینکه این مشگل برای دیگر عزیزان پیش نیاید و جوینده ی اطلاعات در مورد حیوانات در دهکده ی جهانی سرگردان و بی نتیجه نماند بهتر است برای استفاده ی دیگر دوستان از مطالب سودمند ومفیدتان با معرفی وبلاگتون به سایتهای جستجوگر راهنما و یاور آنها باشید
البته چون تعداد سوالات من زیاد بود اگر امکان جواب دادن یک باره ی این سوالات برایتان سخت و دشوار بود به تعدادی از سوالات جواب بدهید و مابقی سوالات رادر زمان دیگری پاسخ گویید چون می دانم که سر شما خیلی شلوغ است و برایتان پاسخگویی به سوالات و رفع ابهامات تمامی بینندگان وبلاگتون سخت ودشوار.
این هم وبلاگ منه خوشحال می شوم به وبلاگ من که در مورد تلاش برای حفظ جان تمامی حیوانات و معرفی آنهاست سری بزنید و مرا برای بالا بردن سطح کیفی مطالب وبلاگم راهنمایی کنید منتظرتان هستم
خدا حافظ و یاور شما باشد

سلام بر شما خوانندگان گرامي.اين دو پست(همين پست و پست بالا)سوالات دو خواننده است كه يه كم جواب دادنشون دير شد.از همين جا از هر دوشون عذر خواهي مي كنم.

اين پست سوال يكي از خوانندگانه كه خودشو معرفي نكرده ولي وبلاگشو برام گذاشته.كه بعد فهميدم اسمشون آقا قدرته.

سلام آقا قدرت.آقا قدرت در مورد خواسته ي اول شما كه خواسته بوديد خودم را براي بينندگان وبلاگ بيشتر معرفي كنم بايد بگم كه به روي چشم اما اين كار را مي گذارم براي يه وقت ديگه چون ديگه فصل تحصيلات داره شروع مي شه و من هم نمي رسم كه ديگه اين طوري وبلاگ را آپ كنم ولي قولشو ميدم كه حداقل هر 15 روز يك بار ديگه آپ كنم.براي همين اين هم باشه براي يكي از همون 15 روزا .البته مقدار كمي در مورد خودم در وبلاگ توضيح داده ام.

اما در مورد سوال اول شما بايد بگم كه اگه نر مي خواد جفت گيري كنه و ماده نمي گذاره و اونا ميزنه دليلش ممكنه آماده نبودن ماده ي شما باشه يا اينكه نره مشكلي داره كه ماده از اين كار جلوگيري مي كنه( البته اگه نره مي خواسته با گذاشتن پاش روي ماده جفت گيري كنه).

ببينيد اشكال خيلي ها اينه كه خيلي از علائم را نشانه آماده شدن مرغ عشقها براي جفت گيري مي دونندكه واقعاً نيست.مثلاً در موردهمين نوك گرفتن از هم،در مرغ عشقها را كه خيلي از عامه فكر مي كنند اين كار از نشانه هاي آماده شدن اوناست بايد بگم كه حتي دو تا مرغ عشق نر هم اگه زياد پيش هم بمونند اين كارو تكرار ميكنند.

در مورد اطلاعات مرغ عشق در مورد جفت گيري هم در وبلاگم به نظر من نسبت به وبلاگ هاي ديگه اگه نگم خيلي حداقل بايد بگم نسبتاً بهتره چون فقط به غير مطلب خودم من فقط يه مطلب ديگه در مورد مرغ عشق خصوصيات و جفت گيري شون ديدم كه خيلي از وبلاگها دارند ولي تنها يك مطلب و تكراري. اما به نظر من در مورد جفت گيري مرغ عشق من ريز ترين نكته ها را هم براتون گفتم.

در كل اغلب مرغ عشق ها يا خيلي بد جفت مي خورند و تخم مي گذارند و جوجه مي دهند يا اگه هم روي دور بيفتند ديگه راستي راستي ميشن مرغ عشق.

در مورد فنچ ها هم بايد بگم كه بله ممكنه اگه يك جفت فنچ آماده در كنار هم باشند در 10 روز هم جفت گيري و توليد مثل كنند.فنچ هاي بالغي كه 3 ماه هم كنار هم بودند و جفت گيري نكردند را اگه شرايط نگهداريشون خوب بوده ،بهتره كه جدا كنند و با ديگر فنچ ها جفت بزنند و هركدوم كه باز هم كار نداد ديگه از چرخه توليد مثل خارج كنيد.

در مورد بهترين شرايط توليد مثل فنچ ها در پست فنچ كمي گفته شده ولي تقريباً به غير چند تا از فاكتور ها بايد بقيه شرايط تكثير مرغ عشق را هم ذكر كرد.

بله،ممكن است فنچ ماده تا 14 تخم هم بگذارد ولي اين فنچ ها ارزشي ندارند چون اغلب يا تخم ها بي نطفه اند يا اگه هم نطفه داشته باشند ماده ي5-6سانتي نمي تونه روي 14 تا تخم يك سانتي بخوابه و اگه نگم تمومشون شايد اغلب شون لغ بشند و از بين برند و حتي راندمان از فنچي كه 6 تا تخم مي گذاشته و 5 تاش در ميومده پايين تر بياد.

عکس العمل مرغ عشق ها در برابر خاموش کردن چراغ هم شاید عادی باشه چون من در مطالب وبلاگ گفتم اونا باید با غروب خورشید به خواب برند فقط وقتی جوجه دارند می بایست نوردهی را افزایش داد.

در موردپيدا كردن جفت در يك گروه بايد بگم كه اين كار مخصوصاً در مرغ عشق كار بسيار خوبيه و اغلب جفت هايي كه همديگه را انتخاب مي كنند كار مي دند و با هم تفاهم بيشتري دارند.و بايد پس از اين كارهر جفت را در قفسي جدانگهداري كرد.

در مورد خوردن كاغذ و روزنامه براي مرغ عشق بايد بگم كه اگه از اين كار جلوگيري كنيد بهتره ولي مرغ عشق ها خيلي علاقه دارند تا نوك قويشان را به كار بگيرند.

تغيير رنگ پر هاي مرغ عشق هم امر زياد غير معمولي نيست.مرغ عشق هات هم اگه دماشون مطابق فصل پرريزي بوده حتماً به پرريزون رفتند.

مرغ عشق و فنچ هم مثل قناري مست مي شوند ولي اين كار لازم نيست.قناري حيوان ظريفيست كه اين كار را برايش انجام مي دهند.فنچ،ومرغ عشق ماده ي مست هم ممكنه به تنهايي تخم بگذارند.تخم هاي بي نطفه.

پف كردن مرغ عشق ها هم تنها براي تنظيم دماي بدن(گرم ياخنك شدن)انجام نمي شه.اين كار در تمام پرندگان دلايل ريادي دارد.مثلاً تميز كردن پرها،ريختن پوسته ي پرهاو...

البته وبلاگم را به سايت هاي جستجو گر معرفي كرده ام ولي...

ما هم به تمام سوالاتت جواب داديم تا ديگه ابهامي برات باقي نمونه.

يا علي

                         

 

 

 

 

 

نیمه شعبان مبارک

                                                نيمه ي شعبان مبارك

              گفته بودم چون تو بيايي غم دل با تو بگويم

               چه بگويم،غم از دل برود چون تو بيايي   

 

 

نکته

شنبه 18 شهريور1385 ساعت: 13:49 توسط:پرنده سبز

سلام به تمام دوستان
ببخشید که فضولی می کنم ولی به نظر من لانه فنج را از پنبه گذاشتن اشتباه است و دلایل ان این است که پنبه به پای نر و ماده می چسبد که باعث شکستگی تخم ها یا لق شدن انها می شود و دلیل دیگر اگر تخم ها شانس بیارن و جوجه بشن
به دلیل چسبندگی پنبه باز مشکل ایجاد می شود چون پای جوجه ها ظعیف هست یا باعث شکستگی یا گیر کردن ان به پنبه می شود که باعث نقص عضو جوجه می شود به نظر من از ابر استفاده کردن بهتر است تا پنبه
و برای استفاد از ابر وسط ابر را به طور متوسط گود کرده و قاشق را داغ کرده و درون گودی بمالید تا سطح گودی عاری از برجستگی های کوچک شود البته نه زیاد چون باعث سیاه شدن ابر شده
قربانتان مهدی
خوشحال می شم به وبلاگ من هم سر بزنید
خدانگهدار

 

سلام آقا مهدی.مچکرم که این نکته را به ما یاد آوری کردی.ولی من هم دو تا نکته را برای شما می گم:

۱-ببین آقا مهدی من گفته بودم که برای لانه فنچ پنبه ی زده شده بزارین که دیگه این مشکلات پیش نیاد و بعد از هر بار جوجه کشی اونا را عوض کنید.

۲-آقا مهدی راه پیش نهادی شما هم خوب بود ولی شاید یه کم سخت باشه.تل قالی هم خیلی خوبه و هم گرمتره و هم فنچ ها می تونن لانه را مطابق میلشون بسازن.

                                                                

پاسخ

پنجشنبه 16 شهريور1385 ساعت: 16:47

توسط:حسین

سلام
با اجازتون بابام چند تا مطلب در باره قناری برای دوستاش می خواد .
اگه مشکلی از ظر کپی هست فورا به من بگید.
با تشکر.

 وب سایت   پست الکترونیک

سلام حسین آقا.حسین جان از نظر من کپی برداری از مطالب برای بالا بردن اطلاعات نه تنها اشکالی نداره بلکه خیلی هم خوبه چه بسا که این وبلاگ اصلاً به همین خاطر راه اندازی شد.شما میتونید مطلبی را که می خواهید پرینت کنید.

پنجشنبه 16 شهريور1385 ساعت: 11:54 توسط:سعید

ای کاش قبل از رفتنتان به ما می گفتید تا مازیاد منتظر شما نمی بودیم در این مدت که شما نبودید ما نزدیک ده بار به وبلاگ شما آمدیم و بی نتیجه خارج شدیم و جواب سوالاتمون رو هم نگرفتیم این درست نیست... به هر حال خدا قبول کنه

سلام سعید جان خیلی میبخشید که این امر عملی نشد.ولی سعید ما که از همه عذر خواهی کردیم...

دوشنبه 6 شهريور1385 ساعت: 11:5 توسط:علی محمدی
سلام هموطن. ممنون از وبلاگت. لطف می کنید در مورد تشخیص کبوتر معلقی از روی ظاهرش کمی توضیح بدید ؟ باز هم ممنون همیشه شاد باش و پاینده
 وب سایت   پست الکترونیک

علی خان سلام علیکم.سوال خوبی پرسیدی.تشخیص کبوتر معلقی از روی ظاهر کمی مشکله مثلا ممکنه کفتر مفلقی تا ۳ماه هم فقط ساده بپره و لی بعد از اون شروع کنه به بازی کردن و حتی گره ای بشه.ولی خیلی ها سوراخهای فراوان روی  پر های دم کبوتر را نشونه ی خوبی می دونند.

                                                           

شنبه 4 شهريور1385 ساعت: 15:59 توسط:امير
salam mamnonam matalebe fogholadei bood! mishe beporsam chera ghanariam hamdigaro mizanan man 2 ta ablagh sefid toosi va sefid ghavei daram!naro madan vali nare ba madehe kenar nemiad vaghti ghaza mizaram ta sir nashe be made ejaze ghaza khordan nemide!?

سلام امیر.ببین امیر جون این امر ممکنه علل زیادی داشته باشه ولی در کل باید به این اشاره کنم که قناری ماده ات از نره ضعیفتره.چه بسا این امر اگر با اختلاف سنی زیاد باشه تشدید میشه.یا ممکنه که قناری ماده ات آماده نیست یا عقیمه.ببین الآن تو این فصل نباید قناری ها پیش هم باشند.

اگر در کل نر مست و ماده ی مست و خوبی داشته باشی با هم کنار میاند.

                                                    

شنبه 4 شهريور1385 ساعت: 11:43 توسط:علی
با سلام معذرت می خوام که وقتتون رو می گیرم من چند تا قناری دارم و می خواستم چند تا سوال از شما بپرسم اگه بخوام یه قناری ماده رو که جفت زدم و جوجه داده جدا کنم و با یه نر دیگه جفت بزنم تو همون موقع از کی باید قناری نر قبل رو جدا کنم و نر جدید رو بندازم پیشش و جوجه ها رو کی جدا کنم ممنون می شم به سوالم جواب بدین

 وب سایت   پست الکترونیک

علی جان برای این کار شما می بایست تا فصل جوجه کشی بعدی صبر کنی.اما اگه ماده ی مستی داری هم میشه این کار را زودتر انجام داد.

پنجشنبه 2 شهريور1385 ساعت: 17:23 توسط:من
لطفا در باره سگ وانواع نژادها ژرمن شپرد و دوبرمن و پاپی توضیح بدهید با تشکر

 وب سایت   پست الکترونیک

من.این کار باید توی یه مقوله جدا و سر فرصت گفته بشه چون مطالب سگ ها و گربه ها خیلی وسیعه اما شما می تونی به وبلاگ :dog2003.persianblogمراجعه كني.

پنجشنبه 2 شهريور1385 ساعت: 12:35 توسط:NOOSHIN
salam
man 3 ta hamester daram
vali nemidunam az koja barashun vasile baraye zendegishun
ghaza ya harchize dige bekharam
komakam mikonid?

سلام نوشين جان.نوشين شما ميتوني وسايل زندگي همستر را در شاپينگ حيوانات و يا حتي از بعضي پرنده فروشي ها تهيه كني.توي مولوي تهران هم حتماًگيرت مياد.

                                         

چهارشنبه 1 شهريور1385 ساعت: 5:32 توسط:مرجان
سلام ببخشید من می خواستم از شما سوالاتی در مورد نگهداری جوجه مرغ عشق بکنم ولی نمئ دونم به چه آدرسی بفرستم؟
 وب سایت   پست الکترونیک

 

سلام مرجان خانوم.در مورد اين مطلبي كه عرض كرديد شما مي تونيد سوال را همين جا درنظرات وبلاگ بكنيد و يا اونا را به ايميل:h.aghajani@yahoo.comبفرستيد.اما براي نگهداري از جوجه مرغ عشق در وبلاگ چند مطلب هست.

 

سلام دوستان.معذرت می خواهم که یه کم آپ کردن وبلاگ به تعویق افتاد.راسیاتش یه ۱۵ روزی بود که به حج عمرهرفته بودم و نرسیدم که آپ کنم.سعی می کنم در اولین فرصت جواب سوالاتونو بدم.

انشاالله قسمت همتون بشه

اونجا عكس گرفتن ممنوع بود ولي ما گرفتيم

 

کبوتر جفت(پاسخ)

 

سلام حامد جان

من دو جفت کبوتر دارم.

کبوتر های عکسهای 1 و2 و 3  جفت هستن و دو تا جوجه یه هفته ای دارن ، به نظر شما با توجه به اینکه کبوتر نر از نژاد تزیینی و ماده از نژاد بلندگیر است، امکان دارد که جوجه ها پرشی باشند؟ {هر دو جوجه پرپا هستند ، اما مثل پدرشون روی پاهاشون شاهپر! ندارن و پرهای پاهاشون کوتاهه.}

 

کبوتری که توی عکس های 4 و 5 اومده هم کبوتری پرشیه اما چون خیلی بازی میکرد و به سختی پایین میومد قیچیش کردم. این کبوتر با یه ماده سفید معمولی که از نظر ظاهر مثل نر جفت قبلیه{ اما پاپر نیست} جفته و تخم داره .به نظر شما بهتر نیست که بعد از بزرگ شدن جوجه ها

جای نر و ماده ها رو با هم عوض کنم؟

اگر این کار رو کردم و بعد از مثلا دو هفته ، هر کدوم جفت قبلیشو ببینه به نظر شما مشکلی پیش نمیاد؟

 

پیشاپیش سپاسگذارم

امیدوارم که سفری به اهواز داشته باشید تا بتوانم در خدمتتان باشم و یا من سعادت سفر به اصفهان و دیدار شما را داشته باشم.

بعد از جوابیه مودبانه به آن مدعی حقوق حیوانات!!! و دانستن افتخارات شما بیشتر مشتاق دیدارتان هستم.

 

یا علی

 

سلام علي جان.ممنون كه هميشه به وبلاگ سر مي زني و سوالاتتو مي پرسي.علي جان در مورد اين بحث كبوتر همانطور كه گفته بودم شما مي بايست ا ول از همه كبوتر هايي كه از نظر خال و نژاد يكي اند را با هم جفت مي كرديد .امّا به نظر من حالا هم دير نشده.البته من ماده ي ديگرت را نديدم تا بفهمم براي نر پاپرت مناسبه يا نه.

 اين هم بستگي به كبوتر هاي نر و ماده ات داره كه بتونن دوباره با ديگري جفت بخورند و مشكلي پيش نياد.

شما بايد پس از اينكه اين سري جوجه ها رو گرفتي،مدتي كفترهات را تك نگهداري تا معمولا پس از گذشت مدتي كه دوباره كفترات مست شدن دوباره پيش هم بندازين تا با هم جفت بخورند و مشكلي پيش نياد.اما سعي كن تا جفت هاي جديدت تخم نگذاشتن همديگه را نبينن .در مورد جوجه هات هم بگم كه جوجه هات تازه يك هفتشونه و ممكنه كه بعد دوباره مثل پدرشون پاپر بشن چون كفتر اول پرهاي اصلي و مورد نيازشو در مياره.در مورد كفترت هم كه بازيكن گره اي بود و نمي تونسته درست پايين بياد ،لازم نبود كه بالهاشو قيچي كني.شما ميتونستي پر هاي دمشو قيچي كني تا ديگه معلق نزنه .اما در كل كفترهاي نسبتاً خوبي داشتي.

راستي چند وقت پيش يكي از دوستان به نام آقا رضا سري به وبلاگ زده بودند و از من خواسته بودند كه جايي در تهران براي خريد قناري جيور(جيبر) بهشون معرفي كنم.راستش من در تهران يه دوست مهندسي داشتم كه استادمن هم در اين كار بود.اما متاسفانه دزدي بي خبر از همه جا آمد و تمام عشقش كه قناري بودند و زد و برد.در يك شب زمستاني حدود140 تا قناري رسمي،جيور و يورك شاير بود كه به سرقت رفت.دوست ما هم از اين كار زد بيرون و با دلي پر از اندوه همان كار اولش كه مهندس نقشه كشي بود را ادامه داد.دزد هم پيدا نشد كه نشد. حتي دزد قناري هاي داوود شومالي در مولوي تهران هم نبود.

خلاصه در تهران كسي را ندارم.ولي در اصفهان تا دلت بخواهد دارم.خودم،عمويم،چندين دوست عزيز ديگر كه همه حرفه ايند.مطلب بعدي هم كه خواسته بودي در مورد بيماري هاي قناري بود كه مي بايست بگم بله سوالات در مورد بيماري ها را هم جواب مي دهيم.

يا هو

 

coturnix

جمعه 27 مرداد1385 ساعت: 12:3 توسط:محمد جواد
سلام آقا این سوال و تو بخ بلدرچین زدم فکر کنم ندیدیش ( می خواستم بدونم برای نگهداری بلدر چین تو خونه چه شرایطی باید محیا کنم؟ قفس قناری جواب میده ؟ واسه لونه سازی چی می خواد ؟ یکی بهم گفت پوشال کولر با خاک اره ! شن لازم نداره ؟ بعدشم واسه چند تا ماده یه نر کافیه ؟ اینا مثل مرغ و خروسن یا چشم و همچشمی میکنن مثل قناری ! ببخش زیاد پرسیدم ، اون قدیما از قناری فری و دورگ زیاد جوجه گرفتم ، و می دونم هر حیوونی قلق خودش و داره ولی بلدرچین نداشتم تا حالا ...)

سلام محمد جان.شرمنده که یه کم دیر شد.سوال تو در مورد بلدرچین ها بود.اول از همه بهت بگم که بلدرچین ها حیوانات بسیار خوبی اند که خیلی خوب خودشونو با محیط وفق می دهند و با انسان ها کنار می آیند.بلدرچین ها پس از گذشت فصل پرریزان در مرداد ماه اگه شرایط نگهداریشون خوب باشه حداقل در هر هفته 4،5 تا تخم می گذارند اما پس از گذشت از نیمه های آبان باید جاشونو گرم نگهداری تا این روند ادامه داشته باشه.بلدر ها به خاک بازی و حمام با خاک خیلی علاقه دارند و خیلی هم خوب با اون حالت خاص پنجه هاشون خاکو می کنند.

وجود کمی پوشا و خاک اره و سُک هم برای لونه سازی اونا خوبه اما اونا با خاک خیلی خوب کنار میاند و برای نگهداری خونگی داشتن خاک توی قفس به بلدرچین ها کمک زیادی می کنه.برای هر 4،5بلدرچین مادّه هم یک نر کافیه اما چون بلدرهای نر خیلی تمایل به جفت گیری با ماده ها دارند و حداقل در هفته ۴ یا ۵ بار ماده هاشون را جفت می زنند ممکنه بینشون درگیری هایی پیش بیاد.در مورد دونه هم می تونی هم از دان جوجه و هم از دان پِلِیت(پارس)استفاده کنی که خیلی مقویه.

سعی کن بلدرچین ها را در قفسی جداگانه نگهداری و از نگهداری آنها با مرغ یا جوجه ها خودداری کنید.و بعد هم خیلی مواظب بلدرچین هات باش چون گربه دشمن خونی بلدرچینه و خودشو برای گوشت لذیذ اون به آب و آتیش می زنه.

موفق باشی...                                  بلدرچین نر

 

قناری3

 

 

Canari                        قناری    

 

 

           

 

قفس:شما می تونید قفس های معمولی با اندازه ی 55 یا50 سانتیمتر که در بازار هست را تهیه کنید. اما بهتره برای نگهداری جوجه ها(تا زمان بلوغ که برای قناری های رسمی5تا6 ماهگیست) ودر زمان پرریزان که باید قناری های ماده را گروهی و از نر ها جدا نگهداری کنید قفس های بزرگ۱۱۰ سانتیمتری را تهیه کنید.

 

وسایل قفس:شما می تونید در قفس های بزرگ ۱۱۰سانتی 2تا میله ی پلاستیکی به صورت بالا و پایین در دو جای قفس با فاصله از هم بگذارید طوری که یکی از میله ها تقریباً نزدیک جادونی باشه و یکی دیگه بغل آبخوری.ولی در قفس های کوچک یک میله کافیست که آبخوری هم بغل آن نصب می شود.وان حمام قناری هم باید بخرید.ظروف متفرقه ی غذا و لانه را هم تهیه کنید.

                        

اصول نگهداری

1-تغذیه: ابتدا خدمتتون عرض کنم که غذای اصلی این پرنده تخم کتان و ارزن است که نیاز عمده ی قناری را تامین می کند اما نه همه ی نیاز هایش.ارزن به نسبت یک هشتم با تخم کتان باید مخلوط شود.

دانه های دیگر نیز مانند:خرفه،تخم کاهو،ارزن،شاهدانه،تخم شلغم،ترب و بلغور جو نیز در بهله های زمانی متفاوت مورد استفاده قرار میگیرند چون هر دانه خواصیت خواص خود را دارد .میزان دانه های مختلف از زمان پرریزان(در تابستان) تا پایان دوران جوجه کشی متفاوت است.دان نرم نیز که مخلوطی از شیر خشک،آرد سوخاری،تخم مرغ وسبوس است در زمان جوجه کشی مورد استفاده قرار می گیرند.

در ضمن دادن میوه و سبزیجات تازه را به قناری ها در تمام فصول سال را فراموش نکنید که در جیره ی غذایی پرنده نقش به سزایی دارند.تغذیه با گشنیز ،هویج(این مورد در زیبایی رنگ هم تاثیر به سزایی دارد مخصوصا در قناری های سرخ و دارچینی)،ترب،کاهو،جعفری،سیب،و...

دادن صدف و ماسه نرم هم جیره ی غذایی را کاملتر کرده و نیز به خرد شدن غذا در سنگدان و هضم آنها نیز کمک می کند.

از زمان تولک رفتن  تا جوجه کشی کم کم جیره ی تخم کتان کمتر و دانه های کمکی افزایش می یابند طوری که در زمان جوجه کشی دانه های کمکی به بیشترین حد خود می رسند.

2-مکان نگهداری:.قناری ها نباید در معرض مستقیم باد باشند اما در عین حال باید هوای مکان قناری تهویه شود مکان آرام برای قناری ها نیز باید مورد توجه باشد و در بعضی مواقع موسیقی آرامی برای آنان گذاشت.

در مورد دمای آن نیز باید توجه داشته باشید که دما را در تیر ماه (اوایل پر ریزان)دما را تا 30 درجه نگهدارید اما پس از گذشت حدود 30 تا 40 روز و در اوایل مرداد شما پرنده هایتان را با گرمای طبیعی محیط نگهداری کنیدو رفته رفته اقدام به کاهش دما نمایید.در مهر ماه هم دما را در 20 درجه کنترل کنید ولی وقتی که به زمان جوجه کشی نزدیک می شویم و نوردهی را افزایش می دهیم باید دما افزایش یافته و در فصل جوجه کشی در 23 درجه حفظ شود.

3-نور دهی:نور دهی نقش مهمی برای قناری ها ایفا می کند.شما باید توجه داشته باشید که بیشترین طول روز در تیر ماه است که حدود 15 ساعته و در زمستان به کمترین حد خود و حدود 10 ساعت می رسد.برای همین از تیر تااواسط آبان باید اقدام به کاهش نوردهی شود و از اوایل دی باید دوباره اقدام به افزایش نور دهی شود.

به این نکته توجه داشته باشید که مانند شرایط طبیعی افزایش یا کاهش مدت نور دهی باید تدریجی باشد.

4- نظافت و بهداشت:اهمیت این موضوع اجتناب ناپذیر است چون قناری پرنده ای بسیار حساس است.در ضمن حشراتی مثل رشک یا شپشک بین انسان و پرنده مشترکند.شما باید هفته ای یک بار کف قفس را تمیز کنید و هر ماه یکبار همراه با نظافت قفس میله های قفس و نشیمن های پرنده را برداشته و درز های آن را خوب بشویید چون این درز ها منبع تجمع میکروب هااند و قفس را نیز ضد عفونی کنید.

در ضمن قناری ها به استحمام در هفته یکبارنیاز دارند.این کار به جلوگیری از آلوده شدن پرنده به انگل ها و حشرات کمک شایانی می کند.شما برای این کار می توانید وان های خصوص حمام قناری را تهیه کرده و آن را تا حد مشخصش آب کرده قفس را طوری در نور آفتاب قرار دهید که نیمی از آن در آفتاب باشد و نیمی دیگر در سایه.تا قناری ها به شنا و استحمام مشغول شوند.

۵-جوجه کشی و ازدیاد نسل:  قناری ها را باید در فصل مناسب(در فصول معتدل) و در اوج آمادگی هر دو قناری جفت زد.از قناری هم نباید بیش از ۲ بار متوالی جوجه کشید.قناری ها باید یک ماه قبل از فصل تاثیر و پرریزان از هم جدا شوند و نر ها به صورت تکی و ماده ها به صورت گروهی نگه داری شوند.

باید قناری هایی که از یک خانواده اند با هم جفت شوند.ولی در جفت کردن یک ماده پیر و یک نر جوان یا بالعکس استفاده کنید.رنگ جفت ها هم بهتر است متفاوت باشند.

۶-دوران تولک(پرریزان):در این دوران قناری ها در حساس ترین زمان در طول سال هستند.شما باید آنها را با دمای طبیعی محیط خو داده و  جیره غذایی آن ها را بیشتر به سمت دانه های پروتئینی ببرید تا پر ها زودتر تکمیل شوند.چون پر های پرنده از جنس پرونئین هستند. همچینین از پودرمولتی ویتامین هم حتما استفاده کنید

 

 

 

 

فنچ (پاسخ)

يکشنبه 22 مرداد1385 ساعت: 12:20

توسط:محمد

 

باسلام و خسته نباشيد خدمت شما
من دو جفت فنچ دارم كه تازه آنهارا خريده ام و هنوز شناخت زيادي از نحوه زندگي آنها ندارم وهر دو جفت را دريك قفس نگهداري ميكنم درون لانه تنها پنبه كهنه گذاشته بودم بعداز آن فهميدم كه پنبه راخود آنها بايد به داخل لانه ببرند من هم ديشب خواستم پنبه را بيرون بياورم كه يك تخم كه من از آن اطلاعي نداشتم افتاد كف قفس و شكست بااحتياط بقيه پنبه رابيرو آوردم ديدم يك تخم ديگر هم هست آنرا نيز به آرامي بيرون آوردم وبعداز گزاشتن پنبه جديد تخم سالم را به لانه برگرداندم حالا بنظر شماآنها دوباره به گزاشتن تخم و پرورش آنها ادامه ميدهند يا نه لطف كنيد در زمينه رفتارهاي يك جفت جفت خورده و نحوهءتشخيص آن هرچه ميدانيد برايم ميل ويا در سايت قراردهيد باتشكر

 وب سایت   پست الکترونیک

 

 

 

سلام عرض می کنم خدمت شما خوانندگان گرامی و نیز تشکر می کنم از دکتر احسان مقدسی که سری به وبلاگ زده بودند و ما را مورد مرحمت خودشون قرار دادند و راهنماییمان  کردند.

محمد آقا لانه ای که برای فنچ ها گذاشته بودید مطابق میل اونا بوده و فنچ ها تغییرات لازم را درونش انجام دادند و بعد تخم گذاشتن. دیگه لازم نیست که پنبه ها را تا سری بعدی که تخم می گذارند عوض کنی.

در مورد سوال که داشتید باید بگم به نظر من فنچ ها حیوانی نیستند که زود قهر کنند.بله به نظر من فنچ های شما باز هم به تولید مثل ادامه می دهند ولی استثنا در همه ی موارد هست.بعد هم در مورد رفتار فنچ های جفت خورده می شه به وابستگی نر و ماده به هم که  اشاره کرد.مثلا فنچ های جفت خورده پر های  سرهمدیگر را با نوکشان تمیز می کنند،با هم لانه سازی انجام میدهند و نوک از هم میگیرند و ...

برای شناخت پیدا کردن از نحوه ی زندگی فنچ ها به مقاله های قبلی مراجعه کنید.

یک جفت فنچ جفت خورده